☑️شعری از آیت الله در رثای سلام الله علیها ▫️سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود ▫️ کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود   ▪️طور سینای تجلّی مشعلی از نور بود ▪️ سینه سینای عصمت مشتعل از نار بود   ▫️آنکه کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی ▫️از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود   ▪️گردش گردون دون بین کز جفای سامری ▪️ نقطه پرگار وحدت، مرکز مسمار بود   ▫️نالۀبانو زد اندر خرمن هستی شرر ▫️ گویی اندر طور غم چون نخل آتشبار بود   ▪️صورتی نیلی شد از سیلی که چون سیل سیاه  ▪️روی گیتی زین مصیبت تا قیامت تار بود   ▫️شهریاری شد به بند بنده ای از بندگان ▫️آنکه جبریل امینش بندۀدر بار بود   ▪️از قفای شاه، بانو؛ با نوایی جان گداز ▪️ تا توانایی به تن، تا قوّت رفتار بود   ▫️گرچه بازو، خسته شد وز کار دستش بسته شد ▫️ لیک پای همتش بر گنبد دوّار بود. . . 🪐🕋کانال پرسمان🕌🪐 📡 @khademorrasoul 📝