شروع می شود این قصه با هزاران "رفت" چه قصه ای! که از آغاز رو به پایان رفت چه آتشی! چه دری! وه چه چوبهای تری! چقدر دود از اینجا به چشم انسان رفت کدام دیو؟ چگونه؟ چه خاتمی دزدید؟ که در پی اش همه دارایی سلیمان رفت چقدر بغض در این سینه ماند از آن شب که... عماری تو بر آن شانه های لرزان رفت @khadempoet