🔵 رمزگشایی از اهداف آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس حوزه قم ✔️ گزارشی کوتاه از محمدصادق_ابوالحسنی 🔹به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر، به مناسبت یکصدمین سالگرد بازتأسیس حوزه علمیه قم، نشستی با عنوان «زمینه‌ها و بسترهای سیاسی و فرهنگی حوزه علمیه قم» ۱۳ دی‌ماه در پژوهشکده تاریخ معاصر و دبیرخانه همایش صدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم برگزار شد، حجت‌الاسلام محمدصادق ابوالحسنی در این نشست طی سخنانی اظهار داشت: تأسيس حوزه علميه قم در حوالی سال 1300 خورشیدی / 1340 قمری، به اهتمام حضرت آيه اللّه‏ حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى (ره)، و با همدلى و همكارى فقيهان وارسته‌اى چون ميرزا محمد ارباب و ميرزا ابوالقاسم قمى و...، از جمله حركت‌هاى مهم و تاريخ‌سازى است كه منشأ و مصدر وقوع جريانات بسيار مهمى گردید و جریان روحانیّت را در مرحله جدیدی از نقش‌آفرینی تاریخی قرار داد که تا کنون نیز ادامه دارد و امسال پیشینۀ آن به صد سالگی خود می‌رسد. 🔹وی افزود: در مقام نظریه شناسی، چهار رویکرد در مورد اهداف آیت الله شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس حوزه قم علمیه قم وجود دارد: 1⃣ نظریه نخست؛ ادعای رضایت و تمجید دربست مؤسس حوزه از اقدامات رضاخان است. این نظریه عمدتا از سوی مطبوعات وابسته به رژیم پهلوی و مسئولین حکومت رضاخان مثل علی اصغر حکمت مطرح می‌شد تا موسس حوزه و نخبگان ایران را کاملاً با رضاخان همسو نشان دهند. تلگراف تند رژیم پهلوی به حاج شیخ و نیز اظهارات نزدیکان حاج شیخ مثل آیت الله اراکی مبنی بر دق مرگ شدن ایشان از دین ستیزی شاه، خط بطلانی بر این ادعاست. 2⃣ نظریه دوم: نظریه سیاست گریزی شخصیتی حاج شیخ و انزوای سیاسی ایشان (رویکرد انفعالی مؤسس حوزه) است. این ایده را آقای دکتر عبدالهادی حائری در کتاب تشیّع و مشروطیّت در ایران مطرح می‌کند. عجیب اینکه ایشان از یک سو مدعی شده که سیاست گریزی حاج شیخ در اصل ریشه در نوع شخصیت ایشان دارد و از سوی دیگر حاج شیخ را به ریاست طلبی متهم می‌کند و حتی گزارش‌ افرادی را منعکس می‌کند که طبق آن، حاج شیخ با آمدن مراجع تبعید شده نجف به قم، مخالف بود و حضور آن بزرگان را مزاحم ریاست خود می‌پنداشت! این ادعا چنان دور از واقعیت است که محقق فقید و مطلع استاد عبدالحسین حائری، این حرف (آیت الله حائری، روحاً فردی غیر سیاسی بوده) را به شدت رد می‌کرد و می‌پرسید: برادرم عبدالهادی از کجا و با کدام علم روانشناسیِ خود توانسته است، روحیّات جد ما را چنین تشخیص دهد؟! قضاوت برادرم عبدالهادی بر پایه گزارش‌های غیر معتبر است. ضمنا حاج شیخ متواضعانه‌ترین رفتار را با مراجع عظام تبعیدی نجف در قم داشته است. 3⃣ نظریه سوم، ادعای رویکرد ضد سیاسی حاج شیخ است که بر این اساس، ایشان عامداً به نیت تفکیک حوزه از سیاست، حوزه علمیه قم را تاسیس کرد. (رویکرد فعال اما سلبی) این ایده را آقای دکتر مصطفی محقق داماد در نشست صد سالگی حوزه، در سال 1400 مطرح کرد و به نوعی حرکت سیاسی و تصدی‌گری امام خمینی را مخالف هدف آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری از تاسیس حوزه قم معرفی کرد. جالب اینکه خود ایشان در سال ۸۳ در مصاحبه با مجله حوزه میگوید، یکی از اثار مهم تاسیس حوزه توسط حاج شیخ پیدایش انقلاب اسلامی است که توسط شاگرد برجسته حاج شیخ، یعنی امام خمینی صورت گرفته است و در ادامه گلایه می‌کند که چرا چنین آثار و پیامدهای مهمی درست گزارش نشده و در قالب کتاب، منتشر نگردیده است! ایشان در آن مصاحبه تصریح می‌کند که فکر تاسیس حوزه مرکزی در ایران، از قبلها مورد نظر حاج شیخ بوده و در واکنش به برخی اقدامات فکری – اجتماعی – سیاسی روز صورت پذیرفته است. از جمله انقلاب کمونیستی در روسیه، رواج غربزدگی پس از مشروطه و..؛ پس عدم ورود حاج شیخ به سیاست به جهت فقدان نیروی کارآمد و متدین بوده و چون روحانیت نمی‌توانسته قدرت را در دست گیرد، لذا حاج شیخ به تربیت نیرو می‌پردازد. 4⃣ نظریه چهارم، قول مختار ما است. طبق این نظریه آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، صاحب بینش سیاسی عمیق بوده و می‌توان ایشان را یک نوع کنشگر سیاسی خاموش با سیاست تدبیر و سکوت دانست که با بردباری و دوراندیشی، حوزه قم را تاسیس کرد ولی چون شرایط روز را برای ورود مستقیم به عرصه سیاسی فراهم نمی‌دید، تمام هم و غم خود را روی تاسیس و حفظ حوزه گذاشت و با این کار مهمترین کانون برای ایفای نقش اجتماعی و فرهنگی و سیاسی را پایه گذاری کرد. (رویکرد فعال و ایجابی نه عافیت طلب). راهبرد پنج‌گانه موسس حوزه عبارت بود از: ۱.حفظ باقیماندۀ قوای روحانیت ۲. ایمن ماندن از تعرّضات وحشیانۀ دشمنِ مسلّط ۳. تقویت بنیۀ شدیداً تحلیل رفتۀ حوزه ۴. گذراندن دوران ضعف و نقاهت حوزه‌ها ۵. تجدید قوا برای روز موعود. ابوالحسنی در پایان به تفصیل اسناد و مدارک تاریخی این نظریه و اظهارات تاریخ‌نگاران و بزرگان حوزه در تایید این نگاه را بیان کرد.