#خودمونیم ...
من اگه به جای دکترا بودم وقتی یه مریض بهم مراجعه میکرد که حس میکردم از مرض جسمی گذشته ... قبل از معاینه جسمش ،
از حال دلش میپرسیدم ...
مثلا سوال میکردم :
_کجای قلبت گرفته ؟ ... اون ته ته ته دلت چی میگذره که اینجور ناخوشت کرده؟
خواسته محکم دلت چیه که نمیتونی باهاش کنار بیای؟
میپرسیدم:
_ اون چیه که باعث شده بی حوصله و کسل باشی و نتیجه اش شده بیماری جسمت؟
اونوقت همینکه بیمار میگفت منم داروشو تجویز میکردم تو دفترچه اش ...
مثل یک مُهر محکم و قاطع عین بقیه تجویز های پزشکان باید تهیه اش میکردن ...
شاید اونجوری تهیه کردن دارو واجب میشد براش :)