📌نگاهی گذرا به «عقلانیت انقلابی» در اندیشه حضرت آیتالله خامنهای
✳️بخش دوم:
🔹معناشناسی عقلانیت
کتمان نمیتوان کرد که تلقّی و تعریف از «عقل» مبنای تعریف ما از عقلانیت خواهد بود و عقل، از مشهورترین اشتراکات لفظی است که در اندیشه و منظومههای فکری مختلف، معانی گوناگونی را بر آن وضع کردهاند. علاوهبر این – از حیث وجودی- عقل، دارای مراتب تشکیکی است.
🔸گاه عقل به معنای قوهی ادراک در انسان در کنار قوای حسّی و قلبی است،[از جمله بیانات در ۱۳۶۹/۶/۲۹] گاه به معنای فکر و خرد و قوّهی تدبیرگر و استدلالکننده است،[ از جمله بیانات در ۱۳۷۷/۷/۲۹ و ۱۳۹۲/۵/۱۵] گاهی عقل، در معنایی است که در کتب اخلاقی بکار میرود و مستند به حدیث مشهور «العقل ما عبد بهالرّحمن و اکتسب به الجنان» است،[از جمله بیانات در ۱۳۸۸/۴/۲۹] گاهی عقل بهمثابهی موازین عقلی و ضابطههای صحیح فهم و تفکّر است[از جمله بیانات در ۱۳۷۶/۱/۲۷۱] و گاهی عقل به معنای یکی از منابع دین و استنباط احکام و دستورات الهی و در کنار کتاب، سنّت و اجماع بکار برده شده است.[از جمله بیانات در ۱۳۷۰/۶/۳۰] علاوه بر این گونههای مختلفی از عقل مانند عقل فلسفی، عقل معیشت، عقل معنوی و... در سخنان رهبر انقلاب کاربرد داشته است.[از جمله بیانات در ۱۳۹۲/۲/۱۱، ۱۳۹۱/۷/۲۳ و ۱۳۹۳/۴/۲۱]
🔸تلقّی از عقلانیت – با توجّه به کاربردهای مختلفی معنایی از مفهوم عقل- با طرح مفاهیمِ دیگری و با رویکرد «شرحالاسمی» را میتوان اینگونه تعریف کرد. امّا پیش از آن لازم است که بدانیم که معمولاً مقامِ بیان این تعاریف، در شرایطی بوده است که گوینده، در گفتارِ خود سعی بر آن داشته که نحوهی بکارگیری عقل را در فرآیند پیشرفت و جامعهسازی و تمدّنسازی طرح کند. با این توضیح، عقلانیت یعنی کار سنجیده به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات؛ همچنین توجه به ظرفیت و کار کارشناسی، مطالعهی درست و ملاحظهی جوانب و آثار و تبعات یک اقدام (و حتّی گاهی ملاحظهی تبعات یک اظهارنظر)؛
🔸«عقلانیت و محاسبه که میگوییم، فوراً به ذهن نیاید که عقلانیت و محاسبه به معنای محافظهکاری، عقلگرایی و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به کار گرفتن با محافظهکاری فرق دارد. محافظهکار، طرفدار وضع موجود است؛ از هر تحولی بیمناک است؛ هرگونه تغییر و تحولی را برنمیتابد و از تحول و دگرگونی میترسد؛ اما عقلانیت اینطور نیست؛ محاسبهی عقلانی گاهی اوقات خودش منشأ تحولات عظیمی میشود. انقلاب عظیم اسلامی ما ناشی از یک عقلانیت بود. اینطور نبود که مردم همینطور بیحساب و کتاب به خیابان بیایند و بتوانند یک رژیمِ آنچنانی را ساقط کنند؛ محاسبات عقلانی و کار عقلانی و کار فکری شده بود. در طول سالهای متمادی- به تعبیر رایج امروز- یک گفتمان حقطلبی، عدالتخواهی و آزادیخواهی در بین مردم به وجود آمده بود و منتهی شد به اینکه نیروهای مردم را استخدام کند و به میدان جهاد عظیم بیاورد و در مقابل آن دشمن صفآرایی کند و بر آن دشمن پیروز کند. بنابراین عقلانیت گاهی منشأ چنین تحولات عظیمی است. الآن هم همینطور است. الآن در نظام ما برخی از تحولات هست که مُنتجهی یک نگاه عقلانی و دقیق و موشکافانهی به وضع موجود و وضع دنیاست. من در زمینهی مسائل گوناگون این را دارم مشاهده میکنم. حالت خوابرفتگی و تن دادن به آنچه در جریان عمومی سیاسی و اقتصادی دنیا دارد میگذرد و تسلیم شدن به آن، خطر بزرگ جامعهی ماست و اگر کسی درست بفهمد و بیندیشد، میفهمد که باید با یک تحرک و تحول، این وضع را دگرگون کرد؛ هم در زمینهی مسائل اقتصادی، هم در زمینهی مسائل سیاسی. بنابراین عقلانیت با محافظهکاری فرق دارد. محاسبهی عقلانی را با محاسبهی محافظهکارانه بههیچوجه مخلوط نکنید؛ اینها دو چیز است.»[در دیدار اعضاى هیأت دولت ۱۳۸۴/۶/۸]
🍃
@noandishi