🖥
#روایت_دیدار | انصارعقیله
👈
روایت رسانه ریحانه KHAMENEI.IR از دیدار دانشآموزان و دانشجویان با رهبر انقلاب در آستانه روز سیزدهم آبان
🔹بخش پنجم - ساعت ۱۰ و ۵ دقیقه، بالاخره پردهها کنار میرود و آقا وارد حسینیّه میشوند. خبری از شعار نیست؛ به جایش تا گوش میشنود، صدای جیغ از روی ذوق است! بعد از قرائت قرآن، انگار که جمعیّت حسینیّه کمی به خودش بیاید، شروع میکند به شعار دادن؛ از «اینهمه لشکر آمده» بگیر تا «خونی که در رگ ماست» و «حسینحسین شعار ماست». بچّههای لبنانی هم چند شعار عربی میدهند و نوبت به اجرای سرود میرسد. مثل همیشه، متن اصلی دست آقا است و چشمشان بین متن و بچّههای گروه سرود میچرخد.
🔹ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه، آقای حسین طاهری میرود پشت میکروفون و مدح حماسیاش را شروع میکند. به نظرم چند دقیقه قبل، آقای محمّد رسولی را در بین مهمانان دیدم و این یعنی یکی از شاعران این شعر خوشمضمون که هر چند دقیقه یک بار کفوسوت از بچّهها دریافت میکند، اوست. یک نفر میگوید «مُدِ جدیده که دیگه شعار نمیدن؟» راستش من هم خیلی از این مدل ابراز احساسات خوشم نمیآید، امّا میگویم «اکثراً بچّهسال هستن؛ اصلاً معنا و مفهوم شعار رو نمیدونن»؛ بعد، با خودم فکر میکنم تا کجا ممکن است این نسل با نسلهای پیشین متفاوت باشد؟ آیا فقط در فرم یا حتّی در محتوا؟
شعر تا آنجا جلو میرود که:
از حزب خدا در دلشان وحشت و بیم است
سیّدحسنِ بعدیِ ما شیخ نعیم است
اینجا بچّههای لبنانی هم به وجد میآیند که از قرار معلوم، آنها خیلی علاقهای به تغییر فرم از شعار به کفوسوت ندارند، امّا بعضیهایشان همراه میشوند. شعر جلو میرود تا آنجا که مدّاح میخوانَد:
شمشیربهکف، آیهی فتحند دلیران
آمادهی صد وعدهی صادق شده ایران
چشمم به جمعیّت میافتد که این بار، طیّ یک حرکت هماهنگ، به جای علامت پیروزی، سه انگشتشان را بالا میآورند که یعنی «وعدهی صادق ۳»!
🔹بعد از همهی این برنامهها، بالاخره مجری پشت جایگاه میرود و از قاری نوجوان دعوت میکند تا جلسه به طور رسمی آغاز شود. بعد از قاری، سه نفر بهنوبت حرف میزنند: یک پسر نوجوان کلاسیازدهمی، یک خانم دانشجوی نخبه و در آخر هم یک دانشجوی لبنانی. آقای فضلالله، دانشجوی لبنانی مقیم ایران، به جز یک بخش از سخنانش که با همتایان فارسیزباناش است، بقیّهی مدّت عربی حرف میزند. صلابت کلام سیّدحسن نصرالله را در صدایش دارد و به رغم روزگار پُرآشوب لبنان، از حمایتشان از فلسطین میگوید، از یکی بودن جبههی مقاومت و با تکرار آن سخنرانی معروف سیّدحسن نصرالله، نوای «ما ترکناک یا حسین» را در حسینیّه طنینانداز میکند. بچّههای لبنانی شعار میدهند و رأس ساعت ۱۱، آقا صحبتهایشان را آغاز میکنند.
🔹صحبتها با پاسخ به مباحث مطروحه از طرف سخنرانان جوان آغاز میشود و رهبر انقلاب، یک بار دیگر، حرفهایشان در جمعهی نصر را بیان میکنند، امّا این بار با صراحت بیشتر: «مطمئنّاً حرکت کلّی ملّت ایران و مسئولین کشور در جهت مقابلهی با استکبار جهانی و دستگاه جنایتکار حاکم بر نظم جهانیِ امروز [است و] قطعاً و انصافاً هیچگونه کوتاهی نخواهند کرد؛ این را مطمئن باشید. بحث، بحث صرفاً انتقام نیست؛ بحث یک حرکت منطقی است، بحث مقابلهی منطبق با دین و اخلاق و شرع و قوانین بینالمللی است و ملّت ایران و مسئولین کشور در این جهت هیچگونه تعلّلی و کوتاهیای نخواهند کرد.»
🔹دلم میخواهد این بخش از صحبتهای رهبر انقلاب را به تعداد همهی تحلیلگران سیاسی این روزها که به برکت فضای مجازی تریبون یافتهاند، پرینت بگیرم و نصبالعینشان کنم؛ امّا آقا نکتهی مهمّ دیگری را متذکّر میشوند که تمام حواسم را به خودش جلب میکند: «دریغ است که در این جمع انبوه شما جوانان عزیز، من یک نصیحت معنوی به شما عرض نکنم. توصیهی من توصیهی به «ذکر» و «شکر» است. راهی که ما میرویم راه کوتاهی نیست، راه آسانی هم نیست؛ راهی است که عمدهی مسئولیّت پیمایش این راه هم به عهدهی شما جوانها است. دنیای فردا مال شما است، کشورِ فردا مال شما است، نظمِ جهانی فردا به دست شما است؛ کارتان سنگین است.»...
🔎 متن کامل را اینجا بخوانید.
khl.ink/f/58246