ریحانه
📝 | روزی که مهمان حاج قاسم بودیم (بخش سوم) 🖥روایت ریحانه KHAMENEI.IR از دیدار و سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی 🔹بعد از اتمام صحبتم با حاج خانم، توجهم به دختری لبنانی که سمت راستم نشسته بود، جلب شد. دختری آرام و کم حرف و سر به زیر. زیاد فارسی نمی­‌دانست اما حرفش را دست و پا شکسته به من فهماند. همسرش از رزمندگان حزب‌الله بود و فقط شش ماه از ازدواج­شان گذشته بوده که او به شهادت رسید. هرچند هم زبان نبودیم اما چشم­‌هایش حرف‌­های زیادی برای گفتن داشت. حرف­‌هایی که فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبان­‌های زنده‌ی دنیا، میان ما رد و بدل ­می­شد. حرف­‌هایی از جنس لطافت زنانه. هنوز چشم­‌هایمان، حرف برای گفتن داشت که طنین حیدر حیدر حضار، چشم­‌های­مان را به سمت دیگری کشاند. جایی که پدری مهربان، با صلابتی مثال زدنی، به میان جمعیت آمدند و لبخندشان را به فرزندانشان هدیه دادند. همین حوالی بود که جوانی عرب زبان شاید از عراق، از سوریه یا لبنان، از میان جمعیت مردها برخاست، با صدایی بلند رجز خواند و سید و مولایش را خطاب قرار داد که: «والله ما ترکناک یا خامنه­‌ای!» 🔹بعد از این رجز خوانی طوفانی، همه سراپا گوش بودند تا حرف­ های پدر را بشنوند. آقا سخنان­شان را با ذکر فضائل و برکات ماه رجب شروع کردند و در ادامه، برخی ویژگی­‌های شهید سلیمانی را بازگو کردند. اما جایی در میانه‌ی صحبت، نکته‌ی مهمی گفتند: «در همه‌ی مراحل این مبارزه‌ی بزرگی که این برادر عزیز ما و رفیق صمیمی عزیز ما داشت، دفاع از حریم­های مقدّس برای او یک اصل بود؛ از عتبات عالیات باید دفاع می­کرد، از زینبیّه باید دفاع می­کرد، از مرقدهای صحابه‌ی امیرالمؤمنین ــ که عدّه‌ای‌شان در شام و عدّه‌ای در عراق مدفون هستند ــ باید دفاع می­کرد، از مسجدالاقصیٰ باید دفاع می­کرد که مسجدالاقصیٰ حرم بزرگ عالم اسلام است؛ برای همین هم بود که آن رهبر فلسطینی، اینجا در سخنرانی پیش از نماز، شهید سلیمانی را گفت «شهیدالقدس»؛ از آن حرم دفاع می­کرد. ایران را هم حرم اطلاق می­کرد، از ایران هم به عنوان حرم دفاع می­کرد. ببینید! این منطق دفاع از حریم­های مقدّس، از حرم‌های مقدّس، یک منطق بسیار مهم است.» 🔍متن کامل را از اینجا بخوانید👇 khl.ink/f/58898