#دراوجغربت🌴
#چهارمینمسابقه🌴
#برگسیزدهم🌴
مسأله مهمّى كه ابن زياد با آن روبروست، اين است كه چگونه وارد شهر كوفه شود.
او نمى تواند شهر بصره را از نيروهاى دولتى خالى كند; زيرا در اين صورت مردم بصره شورش نموده و برادر او را خواهند كشت و انتقام خون نماينده امام حسين(ع) را خواهند گرفت.
از طرفى نمى تواند صبر كند تا نيروى كمكى از شام برسد.
او بايد خود را قبل از امام حسين(ع) به كوفه برساند.
ابن زياد سخت در انديشه است كه چگونه وارد شهر كوفه شود؟!
سرانجام تصميم خود را مى گيرد و فقط با دوازده نفر به سوى كوفه حركت مى كند.
آرى، با دوازده نفر!
او چگونه مى خواهد با دوازده نفر در مقابل هجده هزار سرباز جان بر كف مسلم مقابله كند؟!
امّا تو نمى دانى كه او چه مرد حيله گرى است!
ابن زياد با شتاب هر چه تمام تر به سوى كوفه به پيش مى تازد تا اين كه به نزديك شهر كوفه مى رسد.
او صبر مى كند تا شب فرا رسيده و هوا تاريك شود.
آنگاه لباسى بر تن مى كند تا شبيه امام حسين(ع) شود.
عمامه اى سياه رنگ و ...
او چهره خود را با پارچه اى مى پوشاند و فقط چشمان او ديده مى شود.
او ظاهر خود را به شكلى درآورده كه همه با نگاه اوّل خيال كنند، او امام حسين(ع) است!
وقتى او به دروازه شهر كوفه مى رسد يكى از اطرافيان او فرياد مى زند: "امام حسين آمده است".
مردم كوفه ذوق زده شده و به سرعت دور او حلقه مى زنند.
نگاه كن مردم چگونه دست او را مى بوسند!
همه آنان عشق و محبّت خويش را نثار او مى كنند.
يكى مى گويد: "اى فرزند رسول خدا، به شهر ما خوش آمدى".
ديگرى مى گويد: "در شهر ما چهل هزار سرباز جنگى، گوش به فرمان تو هستند".
نگاه كن!
ابن زياد هيچ سخنى نمى گويد; زيرا مى ترسد مردم متوجّه حيله او شوند.
او فقط به اين فكر مى كند كه هر چه سريعتر خود را به قصر حكومتى كوفه (دار الإمارة) برساند.
قصر حكومتى كوفه مكانى است كه امير كوفه در آنجا منزل مى كند.
به هر حال، لحظه به لحظه بر انبوه جمعيّت افزوده مى شود.
آخر كسى نبود سؤال كند، اگر واقعاً امام حسين(ع) آمده، چرا مسلم به استقبال مولايش نيامده است؟
به هر حال، ابن زياد خود را به نزديكى قصر حكومتى مى رساند.🌹🌹🌹🌹🌹
<========●●●●●========>
#دراوجغربت
#یارورامامزمانباشیم
#چهاردهمینمسابقه
#نشرحداکثری
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
<==≈=====●●●●●========>