🔅سه خواب عجیب رهبرانقلاب که برای مادرشان نقل کردند
🔻از آقای خامنهای هم خاطره دارید؟
🔻بانو میردامادی: خیلی خاطره دارم...
سید علی گفت مادر جان از دعاهای شما بود که زندانم کوتاه شد
🔻آسیدعلی ما هشت ماه زندان بود و بعد از اینکه آزاد شد
گفتم: «مادر من خیلی دعا کردم و ختمها گرفتم و کارها کردم و خواب عجیبی دیدم؛ حضرت رضا را به خواب دیدم که ایشان دست خود را به روی سینهام کشیدند و قلبم آرام گرفت»؛
🔅گفت: «مادر جان از همین دعاهای شما بود که هشت ماه طول کشید قرار بود من هشت سال در زندان بمانم.»
🔅یک روز «آقا سیدعلی» ما به اینجا آمد و گفت که یک خوابی دیدهام، خواب دیدهام که امام دور از جانشان مرحوم شدهاند و من یک تعبیر خوبی کردم
🔅خلاصه گفت خواب دیدم که امام مرحوم شدهاند و ما داریم ایشان را میبریم و جمعیت زیادی بود که از شهر بیرون رفتیم و بعد جمعیت کم شدند و روی بلندی رفتیم و جنازه را هم به روی بلندی بردیم.
🔅امام به «سید علی» گفتند تو یوسف میشوی
🔅دیدم که مردم ساکت هستند اما [من] از علاقهای که به امام داشتم از شدت ناراحتی به پاهای خود دست میزنم و راه میروم و خودم را میزنم؛
🔅آن بالا هم که رسیدیم از آن علاقهای که داشتم گفتم بگذار روی امام را ببینم، وقتی روی امام را پس زدم، امام سرشان را بلند کردند و با انگشت اشاره کردند و دو مرتبه فرمودند «تو یوسف میشوی»؛
🔅وقتی این خواب را برای من نقل کرد، گفتم حضرت یوسف هم در زندان بود و تو هم از بس که به زندان میروی مانند حضرت یوسف میمانی.
🔅این خواب مدتها گذشت تا آن سالی که سیدعلی برای ریاست جمهوری انتخاب شد،
یکی از علمای تهران این خواب سیدعلی را به یاد آورده بود و به تهران آمده و گفته بود، دیدید تعبیر این خواب چه بود، تعبیرش این بود که وقتی حضرت یوسف هم از زندان درآمد عزیز مصر شد.
🔅ماجرای خدمت آیتالله خامنهای در مسجد گوهرشاد
🔻یک بار دیگر هم [سیدعلی] آمد گفت خواب دیدهام من در مسجد گوهرشاد یک مشغولیتی دارم و کارهایی مانند تزئین دیوارها و کار خیلی مشکلی انجام میدهم؛
🔻بعد گفتند که پیامبر (ص) و حضرت امیر (ع) آمدند و نگاه کردند، من ایستاده بودم و دیدم پیامبر با حضرت امیر وارد شدند و پیامبر خیلی با جلالت بودند و حضرت امیر مانند نوجوانی کنار پیغمبر (ص) بودند،
🔻من هم کنار حضرت امیر(ع) رفتم و گفتم: «یا امیرالمؤمنین به حضرت رسول(ص) بفرمایید که من از این کار خسته شدهام و میخواهم دست بردارم،
🔻حضرت امیر(ع) هم گفتند یا رسولالله سیدعلی میگوید من خسته شدهام، پیامبر(ص) فرمودند "نخیر باید مشغول باشند و ادامه بدهد".»
🔅سیدعلی میگفت من در خواب یک قوتی گرفتم و بیدار شدم و دیدم فعالیتم برای همین خدمت به اسلام و تبلیغ و همین است که مردم به منزل من میآیند و به آنها راهنمایی میکنیم؛ این هم یک خواب ایشان بود.
#نقل_فقط_با_منبع
♨️رسانه مستقل خبرحوزه
🔻🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336