ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺳﺖ ﺑﭽﻪ ﺍی ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﺑﺮﺩ. ﺑﻪ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻋﺠﻠﻪ ﺩﺍﺭﻡ،ﺍﻭﻝ ﺳﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﺘﺮﺍﺵ ،ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﻣﻮﻫﺎی ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺰﻥ. ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺮﺍﺷﻴﺪ. ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ؛ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎی ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ کنی، ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺮﺩﻡ . 😶 ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﺳﺮ ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺻﻼﺡ ﻛﺮﺩ ﻭﻟﻲ ﺧﺒﺮی ﺍﺯ ﺁﻣﺪﻥ ﻣﺮﺩ ﻧﺸﺪ... 🙄 ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ ﭘﺪﺭﺕ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ؟ 🤔 ﺑﭽﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﺍﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﻧﺒﻮﺩ...! 😐 ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﻛﻲ ﺑﻮﺩ؟ 😶 بچه ﮔﻔﺖ: ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ. ﺩﺭ ﻛﻮﭼﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ؛ ﺑﻴﺎ ﺩﻭﻧﻔﺮﻱ ﺑﺮﻭﻳﻢ ﻣﺠﺎﻧﻲ ﺍﺻﻼﺡ ﻛﻨﻴﻢ..! 😐 * همسایمون رفته آلمان دیشب زنگ زد گفت گربه‌م چطوره؟ گفتم والا مُرد😕 گفت داداش خبر بد رو اینجوری نمیدن که مثلا بگو داشت تو تراس بازی میکرد فرداش هم میگفتی افتاده مُرده گفتم ببخشید چشم😒 گفت خواهش میکنم حالا بابام چطوره؟ گفتم داره تو بالکن بازی میکنه 😢 فردا خبر اصلی رو بهت میدم😂 * ‏سیم شارژرم خراب شد،رفتم بخرم یارو گفت اصلی میخای یا فیک؟ گُفتم از همون اصلیا بده که هر ماه ازت میخرم 😂😂😂 * ‏چجوری تو مترو و تاکسی چتای بغل دستی‌تونو میخونید؟ من یه بار خواستم امتحان کنم سرمو آروم بردم نزدیک شونه های طرف که چتاشو بخونم ، یهو دیدم دوربین جلوشو باز کرده داره خودشو میبینه ، چن ثانیه از تو گوشی چش تو چش شدیم بافرهنگ بود به روم نیاورد...🙈😂😂  * _ اولشو بگو + سر امتحان هم میخواهی به معلم بگی ( اولشو بگو ) . . . مکالمه من و مامانم در دوران ابتدایی😂 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak