💠
من دنبال تو میگشتم
خانمی تنها در یک گوشه شبستان نشسته بود، از فرم صورتش حس کردم باید حدوداً هم سن شهیده باشد. توجهم را به خودش جلب کرده بود، آرام آرام به سمت او رفتم اما اصلاً منتظر این اتفاق نبودم.
او گفت: بنده دوست بچگی شهیده کرباسی هستم.
این را شنیدم، حس کردم این من نیستم که مسیر را مشخص میکنم، خود شهیده دارد این گفتوگو ها را تعیین میکند. میگفت: 43 سال دارم و فرهنگیام. در دوران ابتدایی با شهیده کرباسی همکلاسی بودم؛ در واقع همبازی بودیم و خانه همدیگر رفت و آمد داشتیم.
زمان زیادی گذشته و خاطرات دقیقی از ایشان یادم نیست اما همیشه مهر و محبتی که ایشان داشت در خاطرم هست. بسیار دختر مهربانی بودند. خانواده ایشان هم بسیار فرهیخته و قرآنی بودند.
📍 روایت خانه بهاری از دوست شهیده کرباسی تا خادمان برگزاری مراسم او را در این
گزارش بخوانید.
📲 ما را در "خانه بهاری، رسانه ی خبری تحلیلی خانواده" دنبال کنید
🌐
ایتا بله تلگرام اینستاگرام
#اختصاصی_خانه_بهاری #معصومه_کرباسی