بسم الله الرحمن الرحیم روضه وداع با ماه رمضان زیارتی امام حسین علیه السلام قال الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : مَن لَم يُغفَرْ لَهُ في شهرِ رمضانَ لَم يُغفَرْ لَهُ إلى مِثلِهِ مِن قابِلٍ إلاّ أن يَشهَدَ عَرَفَةَ .[بحار الأنوار : 96/ 342/6 .] امام صادق عليه السلام : كسى كه در ماه رمضان آمرزيده نشود ، تا رمضان آينده آمرزيده نگردد مگر آن كه در عرفه حاضر شود . پس بگو این دعا رو تو این شبای آخر أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضانَ أَوْ يَطْلُعَ الفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هذِهِ وَلَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْهِ. (الكافي ٤ / ١٦٠ باب الدعاء في عشر الاواخر من شهر رمضان ، ح ١.) ترجمه:«پناه میآورم به عظمت ذات كريمت، از اينكه ماه رمضان از من سپرى شود، يا سپيده اين شب طلوع كند، و از سوى من نزد تو گناهى يا نتيجه كارى مانده باشد، كه مرا بر آن عذاب نمايى» آخرِ ماه ... اول راهم ... خجالت می کشم ( هنوز انگار عوض نشدم) بازحال توبه می خواهم خجالت می کشم روسیـاه و بینـوایم یا الـهی ألامـان سربه راهم نَه..تـَهِ چاهم خجالت می کشم دیگـری این مـاه را همـراه با الله بود من فقـط همراه با آهـم خجالت می کشم وقـت توبه ذکـر من شد یاالهی بالحسین بیشتر شرمنده یِ شاهم خجالت می کشم اوزمین خورده که من برخیزم ازروی زمین نوکری بد ...بین درگاهم خجالت می کشم ♻️( نمی دونم دقت کردی اگه هر کاری داره تموم میشه و یه لحظه به خودت بیای و بفهمی وقت داره تموم میشه اولین کاری که می کنی عجله می کنی و دلت می خواهد یه میون بُر یا همون راه مخفی و سریع پیدا کنی. الان هم به خودمون اومدیم دیدیم ماه رمضان داره تموم میشه. أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضانَ، نکنه ببینم ماه رمضون داره تموم میشه و من بخشیده نشدم. چقدر زود گذشت ماه رحمت و مهمانی ولی من برای روزهای آخر توبه می کنم و خدا رو قسم می دم به ارباب بی کفن ، اما می دونم باب و دروازه حاجات قمر بنی هاشم علیه السلامه ، چه گذشت بعد ابالفضل ) ♻️تشنگی را درک کردم مثل سقایش ولی... دور از شخـصیت ماهـَم خجالت می کشم( آخه ابالفضل ماه بنی هاشمه) در کنار علقمه افتاد و بعد از آن شدند همسفر یارب که ها باهم!! خجالت می کشم دست ناموس علی بسته شد وسیلی زدند ندبه خوان باعصمةُ اللهم خجالت می کشم ♻️ می دانید تو همین ماه بود امیر المومنین دستای زینب رو گذاشت تو دست عباس علیهماالسلام ، لذا زینب کبری وحتی همه اهل حرم ، تا زمانی که عباس علیه السلام بود یقین داشتن کسی جرأت نمی کنه به بانوان و مخدرات ، جسارتی بکنه چون اینها امانت از طرف امیر المومنین علیه السلام هستند. اما راوی نقل می کنه تا زینب کبری سلام الله علیها متوجه شدند سقای حرم کارش تمام شده، دو دست را به سر می زد و ناله می کرد« وا اخاه وا عباساه وا ضیعتاه بعدک یا عباس!» آه برادرم، آه عباسم، وای از فقدان تو عباس که بعد از تو با ما چه می‌شود.» یکی از اتفاقاتی که بعد از برادر دید رو اشاره کنم ، شهدا امام شهدا همه اموات فیض ببرن.اومد بالای بلندی انگار زبان حالش اینه... ✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️ ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتند فقط مادر تو مانده و من سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند پاره های بدن بی سر تو مانده و من بوسه باید به روی گونه نشیند اما چاره ای نیست، رگ حنجر تو مانده و من تو و عباس که رفتید… از آن روز به بعد زخم های بدن دختر تو مانده و من باورم نیست که تنها به سفر خواهم رفت همه ی دلخوشی ام! باور تو مانده و من شاعر:داود رحیمی ♻️ امان از دل زینب کبری بین مصائب زینب کبری برا فرج امام زمان دعا کنید اللهم عجل لولیک الفرج... حالا ناله بزن ...یا حسین.... سالیانیست که با روضه ی تو مانوسم ز ادب دست محبین تو را می بوسم نکند روزی چشمان مرا قطع کنی! من اگر گریه برایت نکنم می پوسم شاعر: محمد زوار. به ما در بپیوندید👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @khaneh_emam