📃 منبر کوتاه با موضوع "خاطره‌ای از شهید بهشتی و امام خمینی" روی عن الإمام الباقر ع فی وصیته لجابر بن یزید الجعفی أنّه قال: «یَا جَابِرُ… اعْلَمْ بِأَنَّکَ لَا تَکُونُ لَنَا وَلِیّاً حَتَّى لَوِ اجْتَمَعَ عَلَیْکَ أَهْلُ مِصْرِکَ وَ قَالُوا إِنَّکَ رَجُلُ سَوْءٍ لَمْ یَحْزُنْکَ ذَلِکَ وَ لَوْ قَالُوا إِنَّکَ رَجُلٌ صَالِحٌ لَمْ یَسُرَّکَ ذَلِکَ». تحف العقول، ص۲۸۴ از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده‌ است که در وصیتشان به جابر بن‌ یزید جُعفی فرمودند: «ای جابر!… بدان که تو ولیّ(دوستِ) ما نخواهی بود، مگر این‌که اگر اهالی شَهرت علیه تو هم‌داستان شوند و بگویند تو مرد بدی هستی، این (حرفشان) تو را اندوهگین نسازد و اگر گفتند تو مرد خوبی هستی، این (حرفشان) تو را شادمان نگرداند. ما مامور به وظیفه‌ایم و باید کارمان را انجام دهیم، حالا اگر همه مردم بگویند مرگ بر فلانی یا درود بر فلانی. ما باید یقین داشته باشیم حرفمان و راهمان درست است. «وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ»؛ از ملامت هیچ ملامت گری نمی ترسند. (آیه ۵۴ سوره مائده) مثلا شما می‌خواهید در یک اجتماعی صحبت کنید، می‌دانید اگر فلان حرف را بزنید مردم ناراحت می‌شوند اما باید بگویید. چه بسا مردم ناراحت بشوند. زمانی مردم از یک حرفی خوشحال می‌شوند، وظیفه مان بوده که بگوییم. داستانک: به شهید بهشتی خیلی توهین می‌کردند. ایشان به شهری رفته بودند، جلو ایشان خری را کشته بودند. مرگ بر بهشتی هم خیلی می‌گفتند. روزی نزد امام آمدند. امام گفتند از بیرون که آمدید مردم چه شعاری می دادند؟ ایشان عرض کردند: همه می‌گفتند درود بر خمینی. حضرت امام فرمودند: به خدا قسم اگر همه مردم با هم بگویند مرگ بر خمینی به اندازه سر سوزنی برایم فرقی نمی‌کند. انسان باید به این حد برسد که وظیفه اش را انجام بدهد. مثلا در عروسی برادرتان موسیقی می گذارند، شما بلند می.شوید. همه هم ناراحت می‌شوند، خوب ناراحت بشوند شما باید بلند شوید. انسان باید به این حد برسد که حرف مردم در او اثر نکند. _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ دعوتید به "خانه امام" https://eitaa.com/joinchat/3738894447C8f37fe211f