بسم الله الرحمن الرحیم شب جمعه حرمت بوی محرم دارد بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد. «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.» شهرت ماست, محبان اباعبدالله ریزه خواریم سر خوان اباعبدالله نظر فاطمه از روز ازل بر ما بود نام ما بوده به دیوان اباعبدالله اشک ما از کرم زینب او تامین است تا که هستیم پریشان اباعبدالله “یاعلی”گفتم و دیدم که علی گفت؛”حسین” پدرش رفته به قربان اباعبدالله قلم عفو کشیدند به پرونده ی ما تا نشستیم به ایوان اباعبدالله دین ما را نبی آورد و حسین ابقاء کرد زیر دینیم و مسلمان اباعبدالله مرگ حق است, ولی در دل میدان خوب است کاش باشم ز شهیدان اباعبدالله مادرم لقمه ی نانی که سر سفره گذاشت همه خوردیم به احسان اباعبدالله جرعه آب خنکی خوردم و گفتم با اشک به فدای لب عطشان اباعبدالله رفته بودم سر بازار لباسی بخرم یادم آمد تن عریان اباعبدالله (علت سوختن چوب در آتش این است؛ چوبها خورده به دندان اباعبدالله… آه از شام غریبان که به صحرا افتاد شعله بر دامن طفلان اباعبدالله)(۱) ♻️انقدر تو کربلا به اونها سخت گذشت که هرجا رو نگاه می کردند یاد ابا عبدالله می افتادند، سختی های خودشون رو فراموش می کردند. آنقدر مصیبت اباعبدالله سخته که تو زیارت عاشورا تو فرازی می خونیم« مُصیـبَةً مـا اَعْظَمَـها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ...» منم یکیشو بگم «جرعه آب خنکی خوردم و گفتم با اشک به فدای لب عطشان اباعبدالله» امام زين العابدين (ع) در شب سوم شهادت حضرت، بر روي سنگ قبر ايشان اين جملات را نوشتند: هذا قبر حسين بن علي بن ابيطالب، الّذي قتلوه عطشاناً غريباً ؛ اين قبر حسين فرزند علي اب ابيطالب است که او را تشنه و غريب به شهادت رساندند. اين همه ظلم بر امام رفته، اما عطش را ذکر مي کنند. در تفسیر آیه ۳۷ سوره بقره که خداوند متعال می فرماید : 📋《فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ》 ♦️پس آدم(ع) از پروردگارش کلماتی را آموخت و بسوی او توبه نمود.(۱) آمده است که؛ وقتی خداوند متعال خواست که توبه ی آدم(ع) را قبول کند، جبرائیل را نزد او فرستاد تا به او تعلیم دهد. آدم(ع) به امتداد عرش نگریست و اسماء مبارکه پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) را دید. سپس جبرائیل این اسماء را برای آدم(ع) تلقین کرد و فرمود : 📋《یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ(ص)، یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ(ع)، یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ(س)، یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع) وَ مِنْکَ الْإِحْسَان》 در این هنگام؛ 📋《فَلَمَّا ذَكَرَ اَلْحُسَيْنَ(ع) سَالَتْ دُمُوعُهُ وَ اِنْخَشَعَ قَلْبُهُ!》 ♦️وقتی کلام جبرائیل به نام نامی امام حسین(ع) رسید و نام مبارکش را بر زبان آورد، حضرت آدم(ع) از شنیدن آن دلش شکست و اشکش جاری شد. سپس آدم(ع) از جبرائیل پرسید : 📋《يَا أَخِي جَبْرَئِيلُ فِي ذِكْرِ اَلْخَامِسِ يَنْكَسِرُ قَلْبِي وَ تَسِيلُ عَبْرَتِي!》 ♦️ای برادرم جبرائیل! وقتی نام پنجمی آمد قلبم به درد آمد و اشکم جاری شد! جبرائیل در جواب به او فرمود : 📋《وَلَدُكَ هَذَا يُصَابُ بِمُصِيبَةٍ تَصْغُرُ عِنْدَهَا اَلْمَصَائِبُ》 ♦️ای آدم، این فرزند تو مصیبت زده می شود به مصیبتی که همه مصیبت ها در نزد آن کوچک باشد! آدم(ع) گفت : آن مصیبت چیست؟ جبرائیل فرمود : ای آدم(ع)! 📋《يُقْتَلُ عَطْشَاناً غَرِيباً وَحِيداً فَرِيداً لَيْسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لاَ مُعِينٌ وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ: وَا عَطَشَاهْ! وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ! حَتَّى يَحُولَ اَلْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلسَّمَاءِ كَالدُّخَانِ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلاَّ بِالسُّيُوفِ وَ شُرْبِ اَلْحُتُوفِ فَيُذْبَحُ ذَبْحَ اَلشَّاةِ مِنْ قَفَاهُ وَ يَنْهَبُ رَحْلَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ تُشْهَرُ رُءُوسُهُمْ هُوَ وَ أَنْصَارُهُ فِي اَلْبُلْدَانِ وَ مَعَهُمُ اَلنِّسْوَانُ كَذَلِكَ سَبَقَ فِي عِلْمِ اَلْوَاحِدِ اَلْمَنَّانِ》 ♦️این فرزند تو کشته می شود در حالتی که تشنه و از وطن دور افتاده و تنها و بی یاور باشد و اگر می دیدی او را در حالی که تشنگی او حائل شود میان او و‌ آسمان مانند دود سیاه از شدّت درد تشنگی! به ما در بپیوندید👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @khaneh_emam