💠درنگی بر نیمهٔ پر انتخابات 🔹بر خلاف موقعیت‌های مشابه انتخاباتی ادوار گذشته که در رقابت به حسب ظاهر می‌باختیم، این‌بار و پس از اعلام نتایج اصلا در قبض نیستم. شاید یک علتش مبرهن بودن پیروزی آقای پزشکیان بعد از اعلام ترکیب نامزدها از سوی شورای نگهبان و آمادگی روحی پیشینی باشد. اما بخشی از این حس درونی، از باب فرصت‌ها، الطاف خفیه و امکان‌های رو به جلویی است که در این انتخابات ذیل «طرح کلی انقلاب اسلامی» به روی ایران ما گشوده شده. مجال بیان تفصیلی‌اش نیست، اما به اختصار موارد ذیل به ذهنم می‌رسد: 🔻 ۱- هویدا شدن و البته تا حدودی خنثی شدن برخی مخاطرات آیندهٔ انقلاب، از جمله گسل‌های قومیتی-منطقه‌ای که می‌توانست در موقعیت‌های خطیرتری فعال شود و کشور و انقلاب را به چالش بکشد. این جنس مخاطرات البته قبلاً توسط برخی دلسوزان و تحلیلگران گوشزد شده بود، اما ظاهراً نیازمند چهره‌ای عریان بود تا جدی گرفته شود. نتیجه انتخابات ظرفیت ترمیم و پرشدن این گسل‌ را فراهم آورده است. 🔺 ۲- فراهم شدن فرصتی برای احیای سرمایه اجتماعی نظام، خصوصا بعد از حوادث پاییز ۱۴۰۱. البته اگر سیستم هوشمند باشد و برخی عناصر خودعقل‌کل‌پندار به برخی اصلاحات سیاستی تن دهند. 🔻 ۳- مهیا شدن فرصتی مجدد برای تخلیهٔ حداکثری ایده‌ی غرب‌گرایی. ۸ سال دولت روحانی ایدهٔ معامله با کدخدا را پیاده کرد و نهایتاً بن‌بست این ایده بر بخش زیادی از توده مردم هویدا شد، اما هنوز این ایده در جامعهٔ ما نیمه‌جان است و حیات دارد. باید فرصتی مهیا می‌شد تا تمنای کدخداپرستی به کف ظرفیت خود در جامعه برسد. با آمدن ترامپ، شرایط از جانب آن طرف ماجرا هم برای تزکیهٔ حداکثری جامعه از این تمنا فراهم‌تر است. 🔺 ۴- تجربهٔ فرصت ارتباط، گفتگو و پیوند با تودهٔ مردم توسط جریان انقلاب و توسعهٔ ترکیب اجتماعی متعلق به گفتمان انقلاب. این مورد حقیقتا از شگفتی‌های این دوره بود. حضور کف میدان، گفتگوهای عمیق چهره به چهره در تمام با سطوح اجتماعی مختلف، تجربه‌های ارتباطی نوین و موفق مثل پویش تماس تلفنی و...، افق جدیدی به روی جبههٔ انقلاب گشود و به آن‌ها نشان داد که ما نیازمند گفتگو و ارتباط با مردم و خروج از کلنی‌های خودمان و دست‌یافتن به زبان و منطق عامه هستیم. ضمنا این تجربهٔ جدید نشان داد که این ارتباطات عمیق چقدر موثر است و در مواقف متعدد و نه صرفا در رقابت‌های سیاسی، قابل تکرار و الگوبرداری است. هم رشد مشارکت ملی و هم رشد رأی دکتر جلیلی آن هم در ترکیب شگفتی از تیپ‌های اجتماعی مختلف، شاهدی بر مؤثر بودن این تجربه بود. 🔻 ۵- شکل‌گیری و رشد فوق‌العادۀ سبد رأی گفتمانی انقلاب آن هم با قرائتی صریح، شفاف، بدون لکنت و بدون چندپهلوگویی در گستره‌ای به پهنای کشور و در ترکیبی از تیپ‌های اجتماعی بسیار متنوع. این رأی ۱۳ میلیونی که ای بسا اگر یک هفته دیگر طی می‌شد، می‌توانست به مرز ۱۶-۱۷ میلیون هم برسد، اگر عاقل باشیم و هنر بهره‌برداری داشته باشیم، بزرگترین سوخت موشک انقلاب برای ادامهٔ راه خود است. 🔺 ۶- نوزایی و جوشش درونی جریان انقلاب. سازمان کنش‌گران سیاسی-اجتماعی انقلاب نیازمند یک رویش و نوزایی بود. رویشی که طرحی نو دراندازند و برخی مناسبات کهنه و ایده‌ها و ادبیات تاریخ‌گذشته را به فراخور تحولات جامعه نوسازی کند. شرایط انتخابات به گونه‌ای رقم خورد که دست پنهانی عناصر انسانی چنین جریانی را به هم پیوند دهد و نیروی اجتماعی بالقوه‌ای را برای آینده بر اساس یک گفتمان انقلابی و در عین حال نو، مهیا کند. البته این شبکهٔ پراکندهٔ انسانی برای تبدیل شدن به یک جریان سازمان‌یافته راهی طولانی و مخاطراتی فراوان در پیش خواهد داشت. خروج از نوعی عقلانیت ذیل ساختار جمهوری اسلامی و ناسازگاری با نیروهای رسمی نظام، دیگری‌سازی رادیکال و عدم تعامل با سایر نیروهای اجتماعی-سیاسی جامعه، فروغلتیدن در ادبیات تخصصی و نخبگانی و تبدیل شدن به یک صنف الیگارش‌مسلک و...، ازین دست مخاطرات است. این مخاطرات ضرورت یک عقلانیت انقلابی روبه‌جلو برای صیانت از این ظرفیت نوشکفته را ایجاب می‌کند. 🔹نکات دیگری هم هست که به شرط حیات انشاالله بعدا قلمی خواهد شد. و البته این به جز مخاطرات، تهدیدها و برخی عقب‌گردها در این انتخابات است که در موضعی دیگر باید بدان پرداخت. ✍محسن لبخندق 🔹.............🔹............🔹 💫 به "خانه طلاب جوان" بپیوندید: 🌐 @khanetolab