📃 همه را به ديوار میزديم ... امام خمینی(ره): 🔶 اين عيد سعيد(میلاد امام زمان(عج)) ان شاء اللَّه، بر همه مسلمين جهان، مستضعفان عالم و خصوصاً ملت ما، مبارك باد. آنچه كه امروز میخواهم به عرضتان برسانم برداشتهايى كه از انتظار فرج شده است. 🔶 بعضيها انتظار فرج را به اين میدانند كه در مسجد، در حسينيه، در منزل بنشينند و دعا كنند و فرج امام زمان- سلام اللَّه عليه- را از خدا بخواهند. اينها مردم صالحى هستند كه يك همچو اعتقادى دارند. اينها به تكاليف شرعى خودشان هم عمل میكردند و نهى از منكر هم مىكردند و امر به معروف هم مىكردند، لكن همين، ديگر غير از اين كارى ازشان نمی آمد و فكر اين مهم كه يك كارى بكنند، نبودند. 🔶 يك دسته ديگرى بودند كه انتظار فرج را مىگفتند اين است كه ما كار نداشته باشيم به اينكه در جهان چه میگذرد، بر ملتها چه مىگذرد، بر ملت ما چه میگذرد؛ ما تكليفهاى خودمان را عمل میكنيم، براى جلوگيرى از اين امور هم خود حضرت بيايند ان شاء اللَّه، درست میكنند؛ ديگر ما تكليفى نداريم.تكليف ما همين است كه دعا كنيم ايشان بيايند. اينها هم يك دستهاى، مردمى بودند كه صالح بودند. 🔶 يك دسته اى میگفتند كه خوب، بايد عالم پر [از] معصيت بشود تا حضرت بيايد؛ ما بايد نهى از منكر نكنيم، امر به معروف هم نكنيم تا مردم هر كارى میخواهند بكنند؛ گناهها زياد بشود كه فرج نزديك بشود. 🔶 يك دسته اى از اين بالاتر بودند، مىگفتند: بايد دامنزد به گناهها، دعوت كرد مردم را به گناه تا دنيا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلام اللَّه عليه- تشريف بياورند. اين هم يك دستهاى بودند كه البته در بين اين دسته، منحرفهايى هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرفهايى هم بودند كه براى مقاصدى به اين دامن میزنند. 🔶 يك دسته ديگرى بودند كه میگفتند كه هر حكومتى اگر در زمان غيبت محقق بشود، اين حكومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهايى كه بازيگر نبودند، مغرور بودند به بعض رواياتى كه وارد شده است بر اين امر كه هر عَلَمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خيال كرده بودند كه نه، هر حكومتى باشد، در صورتى كه آن روايات [اشاره دارد] كه هر كس علم بلند كند با علم مهدى، به عنوان «مهدويت» بلند كند، [باطل است.] 🔶 حضرت صاحب كه تشريف می آورند براى چى مىآيند؟ براى اينكه گسترش بدهند عدالت را، براى اينكه حكومت را تقويت كنند، براى اينكه فساد را از بين ببرند... آنكه میگويد حكومت نباشد، معنايش اين است كه هرج و مرج بشود؛ همه هم را بكُشند؛ همه به هم ظلم بكنند براى اينكه حضرت بيايد. حضرت بيايد چه كند؟ براى اينكه رفع كند اين را. اين بايد خيلى آدم نفهمى باشد!...اما مسأله اين است كه دست سياست در كار بوده؛ همان طورى كه تزريق كرده بودند به ملتها، به مسلمين، به ديگر اقشار جمعيتهاى دنيا كه سياست كار شماها نيست؛ برويد سراغ كار خودتان و آن چيزى كه مربوط به سياست است، بدهيد به دست امپراتورها. 🔶 اينها نمی فهمند چى دارند مىگويند... حكومت نبودن، يعنى اينكه همه مردم به جان هم بريزند، بكشند هم را، بزنند هم را، از بين ببرند، بر خلاف نص آيات الهى رفتار بكنند. ما اگر فرض میكرديم دويست تا روايت هم در اين باب داشتند، همه را به ديوار میزديم؛ براى اينكه خلاف آيات قرآن است. اگر هر روايتى بيايد كه نهى از منكر را بگويد نبايد كرد، اين را بايد به ديوار زد. اين گونه روايت قابل عمل نيست. 🔶 ضرورت اسلام و قرآن [است،] تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم. اما نمىتوانيم بكنيم؛ چون نمىتوانيم بكنيم، بايد او بيايد تا بكند. اما ما بايد فراهم كنيم كار را. فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك بكنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت سلام الله علیه. خانه طلاب جوان سروش: https://sapp.ir/khanetolab @khanetolab