. ✨ 📍قسمت بیست و ششم ⚜ پس وای بر آن روزی که لبه شمشیرها کند شود! وای بر آن روزی که پس از کاری جدی به بازی و بازیگری پرداخته ‌شود! وای بر آن روزی که بر سنگهای سخت و صاف کوبیده شود! وای از آن روزی که سر نیزه ها شکاف بردارد و نیزه ها بی بهره گردد! وای از آن روزی که اندیشه ها به پوچی و نارواگرایی بیوفتد! و وای از آن روزی که خواسته ها انحراف یابد! و «چه بد بود آن چیز ها که آنان برای خود از پیش فرستادند که خشم و غضب الهی را بر خود خریدند و در عذاب خدایی جاویدان اند.» به ناچار زمان مهار امورشان را بر گردنشان افکنده و رهایشان نمودم و تمام سنگی با آن را به دوش خودشان افکندم و تمام حملات را نیز متوجه خود آنان ساختم. پس خرد و خوار گردید! دست و پا و بینی شما بریده باد! «و ستمکاران برای همیشه از رحمت خدا دور باشند!» وای بر آنان! حکومت را از پایه های محکم رسالتی آن، از پایگاه‌های نبوت و هدایت، از فرودگاه روح الامین و از فردی که به امور دین و دنیای آن به خوبی آگاه است، به کجا لغزاندند و به کجا بردند؟! «بدانید که براستی اینگونه عملکرد،خسارتی است آشکار و زیانی است روشن.» آنان چه اشکالی از ابوالحسن (ع) دیدند؟! به خدا قسم! اشکالی که آنان از او دیدند سهمگینی شمشیر او بود و کم اهمیتی او به مرگ خودش. عیبی که آنان از او می گرفتند گامها در محکم بوده راه خداوند عذابی بود که با ضربات شمشیر بلند طبعی، جدیت و سخت‌کوشی رو در ذات خدا بود. ... •┈••✾•⚜•✾••┈• 🌐 @khanevade_asemany