🍃🌼 فرزند حسین 🌼🍃 آقا! می‌ترسم به این فکر کنم که دشمنان حسین،‌ او را به نیت تقرب به خدا کشتند و به خونی که دستشان به آن آلوده شده بود، تبرک جستند. می‌ترسم به این فکر کنم که حسین، نوۀ پیامبری بود که آنها دینش را پذیرفته و قرآنش را می‌خواندند و همچون او حج می‌رفتند و همیشه در نمازشان برای او و آلش صلوات می‌فرستادند. چگونه باور کنم که آنها وقتی تیرها را به سوی حسین نشانه می‌گرفتند و شمشیرها را بر تن حسین و یارانش فرود می‌آوردند، مثل نماز نیت می‌کردند و منتش را سر خدا می‌گذاشتند و احساس می‌کردند که با هر تیر و ضربه‌ای یک قدم به خدا نزدیک می‌شوند؟ جهل بود یا هوس؟ کینه بود یا غفلت؟ حب مال بود یا حب جاه؟ هر چه بود به قدری مسلمان جماعت را در وهم فرو برده بود که امام می‌کشت و منتظر پاداش خدا بود؟ چقدر کنارِ هم گذاشتن عاشورا و ظهور، وحشت‌برانگیز است. آقا! یعنی وقتی تو هم بیایی، عده‌ای از مسلمانان به نیت قربة الی الله تشنۀ خونت می‌شوند؟! به دادمان برس! از این شرتر عاقبتی نیست.