بچہ محــل بودیم . حالا هم توی شده بودیم همرزم. صبح عملیـــات دیدمش؛ شده بود غــرق خــــــــون، دوتا دستاش قطــــع شده بود... همہ بدنش پر بود از تیــــر و ترکش. وصیـــت نامہ اش توی جیبش بود. همون اول وصیت نامہ نوشـــــتہ بود؛ "خدایا دوسـت دارم همون طور کہ اسمم رو گذاشتند ، مثل حضرت 'ع' شم"... دوتا قطــــــع شده بود... ☀️ خـــ مقدمـ ـــط @khate_moghadam