#بریده_کتاب
ابوقدیر همراه احمد میآمد و میگفت:
_ وین ایرانی؟
من را نشانش میدادند. صدایم میکرد، و بلند میشدم، میرفتم دم در. پشتم را بهش میکردم، چند ضربه به کفلم میزد، و برمیگشتم سر جایم. محکم میزد. هر بار، پنج شش تا میزد و بعد میگفت:
_ روح.
بعضی وقتها هم نمیزد. گاهی رویش را میکرد طرف داعشیها، و بهشان میگفت:
_ چرا ما و شما به جان هم افتادهایم؟ برای چی ما مسلمانها همدیگر را میکشیم؟ قتل مسلمان حرام است.
بعد با دستش من را نشان میداد و حرفش را اینطور ادامه میداد:
_ من و شما باید این شیعهها را بکشیم. ما باید این کفار را بکشیم؛ نه همدیگر را.
📚
شبح
🆔
@khatemoqadam_ir