📌«صبح واقعه» 🖇 زندگی‌نامه داستانی شهید محسن حججی از روزهای نوجوانی تا شهادت 📖 روایت های این کتاب از روزهای مدرسه‌ی محسن شروع می‌شود؛ روزهایی که او تازه کار پیدا کرده است؛ بر خلاف میل پدر که دلش می‌خواست پسرش، پیشِ خودش کار بنایی انجام دهد؛ محسن یک کار فرهنگی پیدا می‌کند و در کتابخانه‌ای مشغول می‌شود. 🔍بعد از آن به اصرار دوستش در کلاس‌های عقیدتی شرکت می‌کند؛ به اصرار دوستش؛ چون خودش تا آن موقع تصور می‌کرده در این کلاس‌ها به قولِ خودش: «مخ بچه‌ها را می‌زنند.» و به دوستش می‌گوید: «اینجا کسانی رو می‌خوان که اون‌ها را شستشوی مغزی بدن. والا کلاس عقیدتی و معارف بهانه است.» 🩸 محسن حججی ابتدا اینگونه شروع می‌کند؛ اما کم‌کم همه چیز فرق می‌کند برایش؛ هر روز بیشتر غرق معنویت می‌شود و هر روز از خدا بیشتر می‌خواهد که حظِ لحظه‌های معنوی‌اش را بیشتر کند. شهادت برایش آرزویی می‌شود که هر لحظه بهش فکر می‌کند؛ حتی وقتی که عاشق می‌شود و ازدواج می‌کند؛ در لحظه‌های عاشقانه‌اش هم حرف شهادت را می‌زند، حرفی که به نظر خودش شیرین می‌آمد؛ اما به نظر تازه‌عروسش تلخ و پر از ترس... 🆔 @khatemoqadam_ir