شریف خوشحال تنه‌ای به عباس می‌زند. سرگرد حرفش را ادامه می‌دهد: «البته اگر قرار بود من تو را بکشم، آن قسمت از مغزت را هدف قرار نمی‌دادم... نمی‌خواهی بپرسی چرا، جناب شریف؟ دلیلش این است که من می‌دانم کجا و از چه زاویه‌ای شلیک کنم که هدفم در سریع‌ترین زمان ممکن جان دهد.» شریف می‌خواهد از کنار عباس دور شود که صدای سرگرد بلند می‌شود: «تا نگفتم، از جایت تکان نمی‌خوری!» صدای اعتراض عباس بلند می‌شود: «چرا برای کشتن یک اسیر بی دفاع اینقدر بازی درمی‌آوری؟ بکش و خودت را راحت کن!» 📚رختشو 🆔 @khatemoqadam_ir