یکبار از کرمان داشتیم می‌رفتیم سراغ یکی از اشرار. سال ۱۳۷۲ بود. هیچ وسیله ارتباطی‌ای همراه‌مان نبود. منطقه‌ای که قرار بود تامین بدهیم محل خطرناک‌ترین شرور شرق کشور بود؛ برای نمونه بگویم که فقط ۵۰ نفر از نیروی انتظامی را شهید کرده بود. حاج‌قاسم گفته بود مرا ببرید می‌خواهم او را ببینم. من خیلی دلهره داشتم، هوا تاریک بود و ما رفتیم به سمت مرز سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان. قرار بود او را در یک بیابان و داخل کپر ببینیم... سرانجام صحبت‌های حاج‌قاسم تمام شد. از برخورد شرور کاملا پیدا بود که به حاجی اعتماد دارند. خیلی از آنها که تسلیم می‌شدند می‌گفتند فقط به اعتبار حاج‌قاسم سلیمانی، فرمانده لشگر ثارالله تسلیم می‌شویم. آوازه‌ی حاجی را شنیده بودند و برایش احترام قائل بودند. بهتر است بدانید بعد از حضور حاجی در شرق کشور، عده‌ای از اشرارِ تواب، اسم بچه‌هایشان را قاسم گذاشتند. 📚سرباز قاسم سلیمانی 🆔 @khatemoqadam_ir