✍️ 📘 استفاده از شیوه‌ی زاویه‌دید نامحدود موجب شده است خواننده در هر فصل از دریچه‌ی نگاه یکی از شخصیت‌ها در جریان حوادث رمان قرار بگیرد. همان‌طور که از عنوان رمان برمی‌آید، انتظار می‌رود خواننده با شخصیت‌های زن، بیشتر همراه شود و رمان با بیان احساسات و درونیات آن‌ها پیش برود که این امر در فصل‌های متنوعی رعایت شده است. با توجه به موضوع و فضای رمان می‌توان گفت خواننده با یک رمان عربی مواجه است. نه‌تنها ماجرا و بستر روایی رمان در یک کشور عربی جریان دارد بلکه تمام شخصیت‌ها عرب‌زبان هستند. نویسنده به کمک اسامی شخصیت‌ها، کاربرد عبارت‌ها و اصطلاحات عربی در دیالوگ‌ها، توصیف مکان‌ها و خورد و خوراک‌ها تا حدودی موفق شده است، فضای متفاوت جغرافیایی را به نمایش بگذارد اما به نظر می‌رسد فضای فرهنگی از جمله آداب و رسوم مردم سوریه شکل نگرفته است؛ از جمله در فصل ابتدایی رمان که نشان دادن موقعیت بحرانی شخصیت بر توصیف فضای بومی و محلی، ترجیح یافته است. پیرنگ بیرونی رمان به کمک فضاسازی‌ها، تصویرسازی‌ها و صحنه‌پردازی‌های بدون اطناب به خوبی پرداخت شده است تا جایی که موجب خلق موقعیت‌ها و لحظه‌ها به شیوه‌ی نمایش سینمایی در ذهن خواننده می‌شود. اما در بعضی فصل‌ها به نظر می‌رسد قلم نویسنده به خاطر شرح و توصیف احساسات و عواطف شخصیت، دچار اطناب و در نتیجه توقف در ریتم اثر شده است. در این میان، جای خالی پیرنگ درونی نیز احساس می‌شود. هر کجا که متن بیشتر نمایشی و مهیج شده است، انگیزه‌های روحی و تغییرات درونی شخصیت‌ها کمتر نشان داده می‌شود. با توجه به این که بخشی از درون‌مایه‌ی رمان به مسئله‌ی تغییر در نگرش شخصیت‌ها می‌پردازد، جا داشت که خواننده در جریان چگونگی این تحول فکری و اعتقادی قرار می‌گرفت. این که چه فرآیندی در فکر و قلب آدمی رخ می‌دهد که منجر به استحاله‌ی روح و روان وی می‌شود تا جایی که تمام علایق و وابستگی‌های عاطفی خود را فراموش می‌کند و برای اثبات عقیده‌ی خود دست به رفتارهای خشونت‌آمیز می‌زند. بنابراین می‌توان گفت شخصیت‌پردازی در بعضی شخصیت‌ها مانند «حمزه» که دچار تحول بنیادین شده‌اند، تکه‌ی بیان نشده‌ای دارد که همان نشان دادن روند تغییرات روحی و درونی است. ادامه دارد... - زهرا سادات ثابتی 🛒 برای تهیه کتاب «دختران قبیله جنگ»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin