✍️
#یادداشت
📘
#خبرنگار_غیر_اعزامی
📝نوید خوشنام نوشت:
جنگهایی هستند که اسمشان را میشنویم، اما سنگینی رخدادشان را احساس نمیکنیم. دهههاست صدای آشنای جنگ نه از خانههای ما بلند شده، نه موج انفجارها از پنجرههای دو جدارهی امنمان عبور کرده. بمبها نه کوچههای ما را خاک کردهاند، نه اطفال کوچکمان را. چنین جنگهایی برای ما فقط یک تیتر خبریاند و نه خاطرهای ماندگار در ذهن و حافظه جمعی.
خبرنگار غیر اعزامیِ سجاد محقق، دقیقا با همین فاصله طرف است. آمده تا بین «جنگ سوریه» بهعنوان تیتر اخبار، و «جنگ سوریه» بهعنوان فاجعهای که در آن بودیم و هستیم، پل بزند. نه خشک است، نه سفارشی، نه بزکشده. محقق صحنه را همانطور که بوده و دیده روبروی چشمهای خواننده نقاشی میکند. با تمام خون، ترس، تردید، و ضرورتش.
در نگاه نویسنده، سوریه فقط یک کشور نیست؛ گرهگاه امنیت ایران و نقطهای استراتژیک در سرنوشت منطقه است. از دست دادن سوریه در برههای که کتاب در آن جان میگیرد، به معنای از دست دادن ثبات منطقه و آسیب جدی به روایت هویتی و امنیتی ایران بود. این اهمیت، اگرچه از دل جغرافیا و سیاست بیرون میآید، اما نویسنده آن را در بستر تجربهی انسانی ملموس میکند. او این مسئله را نه از طریق بحثهای پیچیدهی سیاسی یا نظامی یا ایدیولوژیک، بلکه با روایتهایی ساده، صمیمی و انسانی نشان میدهد.
او مینویسد، اما شعار نمیدهد. سوژه دارد، اما قهرمانسازی نمیکند. صحنهها همانطور که هستند روایت میشوند؛ با آدمهایی که اشتباه میکنند، میترسند، زخمی میشوند، اما میدانند باید ایستاد. نویسنده نشان میدهد که ایستادگی نه یک انتخاب قهرمانانه، بلکه ضرورتی برای حفظ بقا، هویت و آینده است.
کتاب، برخلاف بسیاری از روایتهای رسمی، سوریه را تبدیل به صحنهی تبلیغات نمیکند. حتی کلمهی «مدافعان حرم» نیز بیش از آنکه یک عنوان باشد، معرف یک وضعیت و توصیفکنندهی یک موقعیت و مسئولیت تاریخی است تا یک عنوان رسمی و تبلیغاتی برای تهییج نیروها. محقق با نگاهی واقعبینانه در طول روایتی مستند نشان میدهد که غیبت ایران چگونه میتوانست موجب فروپاشی سنگرهای مقاومت شود؛ مقاومتی که بیش از آنکه نظامی باشد، ریشه در عقلانیت استراتژیک و آیندهنگری دارد.
نویسنده خودش را پشت روایت پنهان نمیکند، اما در مرکز ماجرا هم نمیایستد. نه روضه میخواند، نه اغراق میکند؛ در جا نمیسوزاند، اما در ذهن باقی میماند. با فاصلهی متعهدانه روایت میکند، و همین خواننده را به فکر وامیدارد.
در این کتاب، مفهوم «میدان» تنها یک مکان فیزیکی نیست، بلکه نمادی است از رابطهی ما با آینده، امنیت و سرنوشتمان. محقق با روایتی مستند نشان میدهد که این نسبتها به سبب پیچیدگیشان بسادگی و با تعاریفِ سادهی تکخطی قابل درک نیستند. جنگ در این کتاب، هیجان نیست، ماموریت هم نیست. جنگ، یک روزمرگیِ بیامان و یک تصمیم مستمر برای زنده ماندن و زنده نگهداشتن و بقاست. روایتگری محقق، جنگ را از سطح رویدادی نظامی کَنده و به سطح درگیری زیستی میرساند و میتواند نخستین مواجههی جدی بسیاری از مخاطبان ایرانی با واقعیتهای جنگ سوریه باشد؛ جنگی که نتایج آن به طور مستقیم بر زندگی ما تأثیر گذاشته و خواهد گذاشت. «خبرنگار غیر اعزامی» تلاش دارد تا درکی بهتر از ضرورت برخی جنگها به دست دهد تا نتیجه بگیرد "اگر جنگی حتمی در راه است، شاید بهتر است ما ضربهی نخست را وارد کنیم".
برای درک ایران امروز و ضمانتِ ایرانِ فردا، باید واقعیت سوریهی دیروز را بهخوبی فهم کنیم. شناخت دیروز، شرطِ آمادگی فرداست و این کتاب تکه پازلیست در همین مسیر. راهی که خواننده را برای روزهایی که میدان نبرد به جای حلب و تدمر، مهران، زاهدان و تهران خواهد بود آماده میکند. سجاد محقق با صداقتِ قلمش همین مهم را پیگیری میکند.
🛒 برای تهیه کتاب «خبرنگار غیر اعزامی»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin