🟫 📘 پیاده‌روی‌مان به سمت کربلا شروع شد. چه هیبتی داشت این مسیر؛ پر از آدم؛ کوچک و بزرگ؛ زن و مرد؛ بیمار و سالم؛ ایرانی و عراقی و افغانی و پاکستانی و بنگلادشی! آغاز مسیر، با حرف و خنده گذشت. خیلی زود به خودم آمدم و گفتم: بچه‌ها، حرف بس است. فقط ذکر و دعا. هادی لبخندی زد و گفت: به روی چشم، یا شیخ! 🛒 برای تهیه‌ی کتاب «صبح واقعه»، در دایرکت پیام دهید. @KhateMoqadam_admin