«گذراندن سطح چهارم حوزه‌ی علمیه‌ی قم هم او را از فکر رفتن به سوریه منصرف نکرد. وقتی خبر رسید که برای تدریس در دانشگاه صنعتی شریف دعوت شده، نفس راحتی کشیدم و خدا را شکر کردم که مجید از فکر جنگ بیرون می‌آید؛ اما این نفس راحت، دو ماه بیشتر طول نکشید. یک روز آمد خانه، و گفت: مادرجان، این دانشگاه‌ها خیلی داوطلب استادی داره؛ خیلی‌ها واسه‌اش دندون تیز می‌کنند. من دوست دارم برم مناطق محروم. با این مردم راحت‌ترم. من و یدالله و عموتوکل که همیشه باهاش مشورت می‌کرد، حیران بودیم؛ اما می‌دانستیم مجید، کاری را می‌کند که مصلحت می‌بیند...» 📚 رستگاری در سحرگاه مبعث روایتی داستانی بر اساس شهید روحانی مدافع حرم، مجید سلمانیان بهناز قره‌داغی انتشارات خط مقدم @KhateMoqadam_ir