❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠
#خاطرات_شهید_مرتضی_جاویدی
✫⇠قسمت :9⃣2⃣
#نیمه_پنهان_ماه
✍ به روایت همرزمان
✏️سرگردان ودربه در دنبال پارتی می گشتم تاخودم راتوی گردان فجر جابزنم.برخوردم به جوانی لباس خاکی که شاد و سرحال به نظر می رسید.صدا زدم:آهای کاکو!بچه شیرازی؟!ها اونم محله سعدی!چهره صمیمی وخندان جوان به من جرأت داد
✏️باخودم گفتم:نیروی قدیمی به نظر میرسه .شاید بشه اونو پارتی کرد! گفتم توباید نیروی قدیمی باشی هادرس می گم؟ نگاهم کردبا چشمهای میشی اش وگفت: توهم باید دست برده باشی توشناسنامت!
✏️ازکجوفهمیدی کاکو؟
قیافت جارمزنه!
آهسته دهانم را نزدیک گوشش بردم وگفتم: مسئول پسئول هستی........لوطی مارولوندی؟
حرف حسابت چیه کاکو سعدی!
✏️شانه بالا انداختم و گفتم:می تونی سفارش کنی ما رو بندازن تو گردان فجر؟
✏️جبهه همه جاش خوبه! حتی تو آشپزخـونه!
ناراحت شدم.انگو حالیت نیس، اومدم جنگ نه آشپزی!
جنگ جنگه! چه فرقی داره؟
✏️ها کاکو،دیدی توباغ نیستی می گن گردان فجر،چیزدیگه ای هسن!
چه فرقی داره عامو؟
✏️فـرقش اینه که فرمانده ی گـردان فجـر عامو مرتضی اس!
✏️مگه اونومی شناسیش ؟
هاچی خیال کردی؟عکسم با اون دارم!
ولی هرکی بره توگردان فجر،خیلی عمرنمی کنه!
تو چیکار به ای کارا داری، پارتی من می شی برم تو گردان؟
✏️توگردان رفتن دوتاشرط داره
! شرط؟ چه شرطی؟
اول خون نامه باید امضاء کنی!
ای که چیزی نیس!
✏️عجله نکن،بذارخون نامه روبخونم شایدنخوای امضاء کنی!
به توچه......حالا بخون ببینم!
مارزمندگان گردان فجربا فرمانده گردان فجرپیمان می بندیم که درراه دفاع ازانقلاب اسلامی وامام خمینی تا آخرین قطره ی خون خودجان فشانی کنیم
!یی که چیزی نیس،شرط دوم روبخون!شرط دوم روباید روخاکریزاجراکنی!
✏️باشه حالاسفارش مارو می کنی؟جوان ازداخل جیب بلوز،خودکاربیرون آورد ونامه ای نوشت و
به طرف من گرفت و گفت:بیا! ساختمون سمت راست، محل گردان فجره! نامه راگرفتم و بدون خداحافظی به طرف ساختمان گردان رفتم. بین راه به امضاء نامه نگاه کردم چشمم افتاد به اسم
مرتضی جاویدی!
ادامه دارد
منبع:
http://fars.navideshahed.com/fa/news/385889
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@khatere_shohada