✅ فرازی از نامۀ اول نامه های بلوغ:
بينش ها و گرايش ها
🔸 پسرم محمّد! تو در اين زمانه و در اين سرزمين- اين زمانۀ تاريك و اين زمين شلوغ- اگر بخواهى كه كف حادثه ها نشوى و حادثه ساز باشى، بايد بيّنات، كتاب و ميزان را داشته باشى و با اين سه وسيله، در تمامى جريان هاى فكرى و سياسى و اجتماعى، در برابر فريب ها و شيطان ها، قائم و بر پا باشى، آن هم قائم به قسط و بر روى ساقه ها و ريشه هاى محكم؛ كه در آيۀ «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه ...» «1»
و آيۀ «وَلَقَد ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ»، «2» به آن اشاره رفته است.
🌿 بيّنات؛ يعنى آنچه خودش روشن است و روشن كنندۀ ديگرى هم هست. بيّنات، آن هدايتى است كه وضع تو و جهان را، رابطۀ تو و جهان را و مقصد تو و جهان را روشن مى نمايد.
🌿 كتاب؛ يعنى دستورها، نوشته ها، فريضه ها و آداب و احكام، در اين حركت و در اين رابطه ها.
🌿 ميزان؛ يعنى معيارى كه در انتخاب مقصد و انتخاب مكتب و در انتخاب عمل، تو را راهنما باشد و در هنگام تزاحم و درگيرى، تكاليف و فرايض و وضع تو را مشخص نمايد.
🔻 كسى كه اين سه اصل را داشته باشد، گرفتار برخوردهاى سازمانى و حزبى و يا مرشد و مراد نمى شود؛ حتى با بصيرت ديگران، خودش را كور نمى سازد؛ كه انسان از كارش، به اندازۀ بصيرتش بهره مى برد.
◽️ اين نكته بسيار مهم است. اگر امروز هم برايت روشن نشد، سعى كن بعد آن را خوب بفهمى تا از رنج هاى بسيار نجات يابى؛ كه در اين زمانۀ تاريك و در اين زمين شلوغ، آن ها كه اين سه اصل را نفهميدند، اگر به لُبِ لباب هم روى بياورند، قشرى هستند؛ اين ها، خود را تسليم بصيرت كسانى كردند كه اگر معصوم مى بودند، باز به اين گونه رابطه راضى نمى شدند و بيّنات و كتاب و ميزان را كنار نمى گذاشتند.
🔸 اين ها، براى راحتى انتخاب و سرعت عمل، به بهانۀ نجات از هلاكت، از چشم خود دست كشيدند و از بصيرت چشم پوشيدند. در حالى كه ديد و فهم مراد و يا سازمان و يا حزب، نمى تواند جايگزين ديد و بصيرت و فهم من باشد.
اين درست است كه با اين تسليم و بيعت و واگذارى، كارها سامان مى يابد و تو راحت مى شوى، ولى سرعت و سامان كار، با صحّت و رفعت انسان، نبايد جاى عوض كنند.
______________________
(1)- فتح، 29
(2)- حديد، 25
📚 نامه های بلوغ ، استادصفایی ، صص 18_19