🔺 پا فرو برده در عشق!
🔹به مناسب سالروز رحلت دانشمند فرزانه استاد علی صفایی
"توفیق حضور در درس و جلساتش را نداشتم، چند باری برای دیدن یکی از دوستان که از شاگردان و ارادتمندانش بود، به منزلی که حلقات درس و گفت و گوهایش در آن برگزار میشد رفتم و او را که با حرارت و عشق و شوق خاصی در حال بحث و گفتگو بود، از نزدیک دیدم. مرد با وقار و جذاب و صمیمی !
حلقات درسش بسیار گرم و پرنشاط بود. چیدمان حلقه درسش هم مثل مباحثش و همانند ادبیاتش؛ خاص، دیدنی و نوآورانه بود!
روحانی جوانی که در همان بار اول ملاقات با او؛ احساس قرابت و صمیمیت میکردی و محبتش به دل مینشست!
با آنکه آن سالها جوان بود اما اندیشهاش عمیق و دامنه دانش و اطلاعاتش گسترده بود و همین دانش را چون، اهل ذوق و هنر بود، با چاشنی ادبی و هنری زیبا و دلنشین ادا میکرد لذا به دل مینشست.
دبیرستان که بودم با کتابهایش آشنا شدم و بسیاری از آنها را خوانده بودم و سالهای اولی که وارد قم شدم پیجوی آثارش بودم. هنوز برخی از آثارش را در کتابخانهام دارم و گاه از آنها بهرمندم. از ادبیات روان و بدور از اغلاق و پیچیدگیهای زبانی و ادبی و جذابش ، احساس خوبی دارم و همیشه برایم شیرین و دلنشین بود.
اما مهمتر از آثارش، منش و جامعیت دانش و اندیشهورزی و تعلیم خردورزیاش به شاگردان ، هنر خاص او بود که از او شخصیتی خاص و منفرد ساخته بود.
علاوه بر مقام تعلیم، همسان پدر بلکه بیش از آن، یار و غمخوار شاگردانش بود.
همین ویژگیهای شخصیتی او بود که برای نسل جوان آن روزگار جذاب و محبوب بود.
حسادتها و سو ظنها شائبههایی را علیه استاد جوان پراکند و شبهاتی در مورد آرا و اندیشهاش به وجود آورد که دل آزردگیاش را فراهم ساخت. اما هیچگاه از گفتن و نوشتن و تربیت خسته نشد و نگاه والای انسانیاش را مخدوش نساخت. به همین جهت، اندیشههایش درجمع جوانان سالهای ۵۰ و ۶۰ زیاد مورد گفتگو قرار میگرفت.
در چنین فضایی بود که خیلی تلاش کردم تا از اندیشه و شخصیت او بیشتر بدانم اما با شرایط غبار آلودی که گروهها ایجاد کرده بودند، خیلی امکان حضور در جلساتش نبود اما همواره پیجوی آثارش از شاگردانش و .. بودم و به بحث و گفتگو نشستم.
یک بار در محافل سیاسی که صبح جمعه در دفتر تبلیغات قم با حضور شخصیتهای سیاسی و فرهنگی کشور با شرکت طلاب جوان برگزار میشد یکی از نمایندگان بلند پابه و مشهور مجلس حضور یافته بود، از او پرسیدم که چرا از جناب عین صاد ( مخفف نامی که مرحوم صفایی به آن شهرت داشت) در تلویزیون استفاده نمیشود؟ پاسخی داد که از اثباتش در ماند! مشخص بود که فهم و درکی درست از اندیشهاش ندارد.
برای من نگاهش به هنر و سینما و کاربست ادبیات خاص در تبیین معارف اسلامی مهم بود و اما حرّیت و صمیمیت او با اهل هنر و رسانه و طلاب و دستگیری مداوم او از اهل نیاز و بیتکلف بودنش، عالمی فرزانه و اهل اندیشه و معلمی خردمند و خردورز و مربی ناصح و خیرخواه بودنش و افق نگاهش که ورای زمانه و اقران قرار داشت از همه مهمتر بود.
روزگار آنچه سزاوارش بود، از او دریغ داشت و اجل نیز صفحات فرصت را بر مریدان و خوشه چینان محضرش بست و او را که روح بیقراری داشت و مهاجری مشتاق لقای حق بود به دیاری دیگر و سرای محبوبش، فراخواند!
او برای همیشه معلمی ژرفاندیش و جان آگاه و دردمند که به بیان خودش، بارش باران عشق را حس کرده و پا در عشق فرو برده بود، در تاریخ بلند حوزه معرفت و تربیت و فضیلت باقی ماند!
شخصیتی بود وارسته و معلمی متعهد، سخت کوش و جان شسته که امروز سخت بدان نیازمندیم. رضوانالله تعالی علیه
روحش شاد 🤲
✍ حمید احمدی
📆 ۲۲ تیر ماه ۱۴۰۳
🌷🏴🌷