✔ احمد رهدار در میزگرد «حوزه از آنچه هست تا آنچه باید»🔻 🔹بعضی از ما از دین یک موجود ناکارآمد، تشریفاتی و مقدس به معنای اینکه به درد هیچ چیزی نمی‌خورد ارائه کردیم. اگر الآن شما به سازمان فرهنگ و ارتباطات بروید و برای تبلیغ در اروپا امتحان بدهید، از شما کفایه، مکاسب و رسائل می‌پرسند؛ یعنی این درک نیست که ما در اروپا با آدم‌هایی روبرو هستیم که بایسته است با منطق اسلام مکی روبرو شوند، نه اسلام مدنی. اسلام مکی یعنی اسلام اعتقادات، کلیات و اصل دین. درک‌ها آن قدر حداقلی و ضعیف است که فایده‌ای ندارد. 🔹حوزه نظام ارزش خود را بیشتر به فقه منحصر کرده است، چه بسا نتیجه ابتنای بر فقه اصغر موجب شده چهره دین در ذهنیت مسلمانان و غیرمسلمانان یک چهره ناکارآمد جلوه کند. دو چیز اشتباه است؛ یکی اینکه تمام دین را در فقه خلاصه کنیم و اشتباه دیگر این است که فقه را به حوزه فقه فردی منحصر کنیم. از نظر بعضی اگر یک فقیهی در همان دایره فقه، کلان‌تر از ابواب فقهی متعلق به چند قرن قبل حرف بزند فقیه تلقی نمی‌شود. 🔹مسئله بعدی در بحث تغییرات کلان حوزه در بحث کنشی است و آن ضرورت گذر از قم به جامعه شیعه و از جامعه شیعه به دارالاسلام و از دارالاسلام به جهان است. الزامات کنش در جامعه غیر از الزامات کنش در قم است. الزامات کنش در جهان غیر از الزامات کنش در دارالاسلام است. بعضا فقط یک دست فرمان تولید کردیم و آن دست فرمانی است که به ما قدرت حرکت در کوچه‌ و پس‌کوچه‌های قم را می‌دهد، آن هم کوچه‌هایی که به مراکز حوزوی منتهی می‌شود. نتیجه اینکه ما کمترروحانی داریم که توان ارتباط با جامعه را داشته باشد. 🔹واقعیت این است که بعضی از روحانیت ما مزیت تقوا را از دست داده و جامعه به این دسته روحانیت به عنوان نماد تقوا نگاه نمی‌کند. الآن بعضی از ما این مزیت را نداریم و به همین علت بعضا حتی الگوهای اخلاقی جامعه هم از روحانیت به غیر روحانیت تغییر پیدا می‌کند. از این امر ناراحت نیستیم که غیر روحانیون الگوی اخلاقی شوند، ولی از این ناراحتیم که چرا روحانیت از این امر باز بماند که بر قله تقوا حضور داشته باشد. 🔹بر این اساس حوزه به نظر می رسد باید نظام ارزش و سنجش خود را تغییر دهد و منطق توزیع مأموریت‌هایی که دارد را بر مدار تقوا ببیند و برنامه‌ها را تقوایی تنظیم کند؛ چراکه ما داریم مزیت نسبتی تاریخ‌مان را از دست می‌دهیم. پیشنهاد من در این زمینه اولویت تربیت بر آموزش است. ما دیگر تحت تربیت نیستیم، نه خودمان تربیت دیدیم و نه کار ویژه تربیت کردن داریم. ما فقط آموزش دیدیم و کار ویژه آموزش دادن داریم. این تقدم تربیت بر آموزش از اموری است که حوزه باید دنبالش برود/شفقنا/