تفسیر سوره قدر استاد علی صفایی حائری
♦️قسمت ششم
هِىَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْر
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 141
نكته همين است كه در شب طرح مىريزند تا در طلوع فجر، همراه فرشتههاى نازل شب، دست به كار شوند. ليلة القدر تا طلوع فجر است، نه تا يك عمر. شب طرح و تقدير هزار ماه نيست، برابر با هزار ماه است. تو نمىتوانى يك عمر نقشه بكشى كه فرزندانت آن را پياده كنند. تو بايد در سختترين شرايط، در شكم حادثهها و در شب تاريك، قدر و طرحت را بريزى تا در طلوع فجر كار كنى و برنامهها را پياده كنى، وگرنه كسى كه مىخواهد تازه پس از فجر كارى را شروع كند و طرحى را بريزد، ديگر به كارش نمىرسد، كه غروب از راه مىرسد و زمستان بر سر تو مىافتد، در حالى كه در بهار و در روز، كارى نكردهاى و توشهاى برنداشتهاى.
ما در شرايط خاص خودمان شاهد اين نكته هستيم. آنها كه در بيست و پنج سال خفقان و يا در پنجاه سال حكومت دشمن، طرحى نريختند و نقشهاى نداشتند و فقط كار مىكردند، بهرهى كارشان نصيب بيگانه شد. و آنها كه مهرهها را نساختند و فقط پس از پيروزى به اين فكر افتادند، گرفتار رنجها و خرابكارىها شدند. اينها تازه ساختمان را خراب كردهاند و مىخواهند دنبال بنّا و مدير و عمله و كارگر بروند و دنبال طراح و برنامهريز بروند و اين پيداست كه ديگران هم بىكار نيستند و سهم انقلابى مىخواهند و تا تو بخواهى دست به كار شوى آنها مهرههايشان را در تمام كادر تو داخل كردهاند و حتى تو مجبورى كه خودت آنها را داخل كنى و مونتاژ آنها را به كار بيندازى و اين آنها هستند كه مىتوانند تصميم بگيرند كه هم فارغند و هم بر سر پست. آنها مىتوانند دست به كار شوند و تو نمىتوانى جز در بدرى و دوندگى و رفو
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 142
كارى، به برنامهاى برسى ... و فاجعه اين است كه مديرها عمله مىشوند و عملهها پستها را به دست مىگيرند و زير پايت را مىروبند. و چه مىتوانى كرد جز سازش. و چه خواهى داشت جز رفو كارى و درگيرىها را زير سبيل گذاشتن. سلامى نيست، كه طرحى نبوده و در شب كارى انجام نشده، فقط در شب مرثيه خوان ظلمت بودهاى و مديحه سراى نور، نه دست به كار نقشهها و طرحها و نه در صدد ساختن مهرهها.[8]
[1] ( 1)- تفسير برهان، سيد هاشم بحرانى، روايات 17، 20، 23، 28، 29.
[2] ( 2)- همان، روايات 21 و 24.
[3] ( 3)- همان، روايات دوم و هفتم.
[4] ( 1)- اقبال الاعمال، سيد بن طاووس، ج 2، ص 245.
[5] ( 1)- مائده، 3.
[6] ( 2)- تنزّل نزول تدريجى است كه همراه مِنْ معناى نازل كردن را مىدهد، نه نازل شدن را. و امر گرچه به معناى فرمان و عمل و شأن آمده ولى به معناى شأن و عمل خواهد بود، چون؛ كلمهى اذن ما را از معناى فرمان بىنياز مىكند در نتيجه معناى آيه مىشود؛ در اين شب به تدريج ملائكه و روح با اذن و اجازهى خداى خويش هر كارى و برنامهاى را نازل مىكنند و فرود مىآورند. و اين نزول و فرود مقصدى دارد كه جايگاه ولايت است. و اين است كه تا قيامت ولى امرى خواهد بود كه ملائكه بر او نازل مىشوند و بر او برنامهها و كارها را نازل مىكنند و اين استمرار با شكل طولانى آيه هماهنگ است.
[7] ( 1)- تفسير برهان
[8] صفايى حائرى، على، تطهير با جارى قرآن، 3جلد، ليلة القدر - قم، چاپ: اول، 1391 ه.ش.