«حسین غنیمتپور» در دهم فروردین سال ۱۳۴۱ در تهران دیده به جهان گشود. از کودکی آرام و صبور بود. آرام آرام که بزرگ می شد شرکت در نماز جماعت، نماز جمعه، دعای توسل و... شده بود برنامه همیشگیش و همین ها شخصیتش را بیش از پیش رشد داد.
تحصیلاتش را تا دیپلم در تهران به پایان رساند. همزمان با تحصیل به ورزش «تکواندو» نیز میپرداخت و توانست «دان چهار» تکواندو را با موفقیت پشت سربگذارد.
در ۱۸ سالگی همراه خانواده به شاهرود نقل مکان کردند و از آنجا راهی جبهه ها شد. مدت ۳۰ ماه در گردان «کربلا» بهعنوان فرمانده دسته تا فرمانده گردان جانفشانی کرد.
در عملیاتهای کربلای ۴، کربلای ۵ و والفجر ۸ هم حضور داشت تا آنکه در بیست و چهارمین روز دیماه سال ۱۳۶۵ در منطقه «شلمچه» ترکش خمپارهای در قلب حسین فرو رفت و او که فرمانده گردان کربلا بود را به یاران شهیدش ملحق کرد .
مادر شهید می گوید :
از بچگی ارادت خاصی به ائمه مخصوصاً حضرت اباعبدالله و حضرت ابوالفضل (علیهم السلام) داشتم. بعد از ازدواج نذر کردم اگر خداوند یک پسر به من بدهد، نامش را «حسین» بگذارم. وقتی سومین فرزندم به دنیا آمد، نذرم را ادا کردم و نامش شد حسین ...
وقتی حسین جبهه ای شد هر بار که از جبهه برمیگشت اول به مشهد میرفت، بعد به خانه میآمد. یک بار از او پرسیدم: «حکایت چیست که این قدر زیارت امام رضا میروی؟
گفت: «حاجت مهمی دارم ... » و در مورد این حاجت دوست هم رزمش از لحظاتی می گفت که حسین در گوشه ای نماز می خواند و دستها را در حالی که شانه هایش از گریه می لرزید به دعای طلب شهادت بالا می برد ...
بعد از شهادتش خانواده ۱۵ روز دنبال جنازه می گشتند ولی پیدا نمی شد تا اینکه از طرف بنیاد شهید تماس گرفتند و گفتند: «جنازه شهید شما در مشهداست»
گفتند: امروز شهدا را دور حرم امام رضا طواف دادند ولی کسی به استقبال شهید شما نیامده بود. ناچار کفن را باز کردیم و اسم و آدرس شما را توی جیبش پیدا کردیم.
مثل همیشه اینبار هم حسین از جبهه که برگشت اول به پابوس امام رضا (ع) رفته بود ...