زهرایی بود ... انسی داشت باحضرت زهرا(س). در شادترین لحظاتش،با شنیدن نام حضرت زهرا(س) بارانی می شد.💔 وارد اتاق شدم، روضه ی یک نفره راه انداخته بود. گفتم: چرا گریه می کنی؟ گفت : برای مظلومیت حضرت زهرا(س) ... شما هم وقتی شهید شدم، بیایید سر مزارم روضه ی بخوانید.☝️ راوی: خواهر 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar