هدایت شده از زارع
🔹اسرائیل و به دنبال آن آژانس، روند قبل را ادامه دادند و در سال ۹۸ ادعاهای جدیدی مطرح کردند. سازمان انرژی اتمی در بیانیه‌ای مستند به بند ۴ پروتکل الحاقی اعلام کرد که درخواست اسناد و بازرسی جدید نیازمند ارائه شواهد معتبر است و اسناد ادعایی را فاقد اعتبار دانست. 🔹ادعاهای اسرائیل و آژانس به قدری مضحک بود که حتی روسیه در برابر آن موضع گرفت و اعلام کرد این اسناد حتی در صورت صحت، مربوط به دو دهه قبل است و ارتباطی با توافق فعلی پیدا نمی‌کند. با این حال، تیم مذاکره‌کننده به ناگاه تصمیم گرفت دسترسی آژانس به سه سایت ادعایی را فراهم کند! 🔹پذیرش این درخواست سیکل ناتمام بازی سیاسی آژانس برای امتیازگیری از ایران را دوباره فعال کرد و دو قطعنامه شورای حکام در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۱ علیه ایران صادر شد. قطعنامه ۱۴۰۱ با وجود اینکه در دولت رئیسی صادر شد، اما کاملا مبتنی بر دسترسی آژانس در دولت قبل بود. 🔹اما دولت سیزدهم در این مدت چه کرد؟ در سفرهای متعدد گروسی به تهران، به او تذکر داده شد که آژانس نباید از مسیر فنی خود به اغراض سیاسی منحرف شود. این ماجرا البته منحصر در حرف نماند و پیرو هر اقدام کینه‌جویانه غرب و آژانس، جمهوری اسلامی نیز گام متقابل معناداری برداشت. 🔹ایران در یک سال و نیم گذشته بی‌سابقه‌ترین توسعه‌ها را در صنعت هسته‌ای ایجاد کرده، سانتریفیوژهای ممنوعه در برجام را گازدهی کرده، انباشت مواد با غنای بالا تا ۶۰% را به اوج رسانده، نظارت‌ها را به پادمان منحصر، اجرای پروتکل الحاقی را متوقف و دوربین‌های برجامی را خاموش کرده است. 🔹ایران از دورانی که روحانی بدون یک گرم غنی‌سازی و با امتیازات فراوان هفت قطعنامه روی دست کشور گذاشت، به شرایطی رسیده که به اعتراف غربی‌ها از لحظه تصمیم تا زمان گریز هسته‌ای تنها چند روز فاصله دارد و البته هیچ تعهد فراپادمانی هم نداده است. 🔹اگر در این ۲۰ سال مذاکره کسانی باشند که هنوز نفهمیده باشند که زبان اقتدار است نه التماس برای توافق، باید آن‌ها را به حال خود رها گذاشت. آن‌ها حتی نمی‌فهمند که برای معامله هم که شده باید با دست پر سر میز مذاکره حاضر شد! روح شهدای هسته‌ای شاد.