⚪️🍃نبردی عاشورایی و نابرابر ادامه داشت، نزدیکی های صبح بود که حاج همت جهت اندیشیدن چاره‌ای برای نجات بچه‌های گردان سلمان از آن وضعیت بشدت بحرانی به همراه چند نفر توانست شکافی در حلقه محاصره ایجاد کند 🔺و بطور معجزه آسایی خودش را به حسین و یارانش برساند. 🔴🍃زمانی که حاج همت وارد منطقه گردان سلمان شد، دید که از آن نیروهای شب قبل ۳۰ الی۴۰ نفر بیشتر زنده نمانده‌اند و خیلی از مجروحان نیز جراحت‌های مهلکی بر تن دارند. حاج همت پس از در آغوش گرفتن حسین اصرار کرد که حسین و هر که می‌تواند به همراه او به عقب برگردند ولی حسین قبول نمی‌کرد. حسین قجه‌ای به حاج همت می‌گفت:«حاجی من اگر توان شکستن حلقه محاصره از عقب را داشته باشم و عقب نشینی کنم 🔺خوب چرا اینکار را از روبرو انجام ندهم و به پیشروی فکر نکنم. » 🟢🍃حسین نهایتا در برابر اصرارهای مکرر حاج همت گفت: من و بچه‌های گردان دیشب هم قسم شدیم که یا همه با هم به خرمشهر می‌رسیم و یا اینکه تا آخرین قطره خونمان به وظیفه مان عمل می‌کنیم. حاج همت حسین را در آغوش کشید، گریستند و لحظاتی در آن فضای روحانی شهادت یکدیگر را برانداز کردند، 🔺حاج همت دوباره از گوشه‌ای بعد از شکستن موقت حلقه محاصره به سمت قرارگاه بازگشت. ⚪️🍃در همین حال حسین، با کمک یکی از نیروهای مهندسی رزمی جهاد سازندگی، توانست10 متر خاکریز احداث کند. 🌹🍃 ایستادگی حسین قجه‌ای 📌اوضاع در ایستگاه گرمدشت، به‌شدت وخیم بود و نیروهای دشمن تا چند متری خاکریز گردان پیش ‌آمده بودند. در صورت فروریختن خاکریز ایستگاه گرمدشت که پیشانی جنوبی عملیات محسوب می‌شد، 🔺کل دستاوردهای قرارگاه‌های نصر و فتح به خطر می‌افتاد. 🟢🍃به ‌عبارتی ‌دیگر، سرنوشت مرحله اول عملیات در گرو مقاومت سرسختانه گردان سلمان بود. از این رو رزمندگان نوجوان کم سن و سال با همان سلاح‌های سبک خود، همچنان مشغول دفع پاتک‌های پی در پی ارابه‌های آهنین دشمن بودند. قرار نبود که بچه‌ها جلوی دشمن ایستادگی خود را از دست بدهند. علاوه بر اسلحه سبک چند قبضه آرپی جی هفت، تمام سلاح نیروهای گردان جان بر کف سلمان بود. 🔺دشمن می‌دانست اگر این موضع مقاومت کند همه چیز به ضررش تمام خواهد شد ⚪️🍃حالا دیگر حسین نیز قبضه آر پی جی در دست به شکار تانک رو آورده بود. بچه‌های گردان سلمان خسته و مجروح در اطراف خاکریز همچنان مقاومت می‌کردند. آمار شهدا نیز بیشتر از دیشب شده بود. حسین با آرپی جی به شکار تانک‌ها ادامه می‌داد و شلیک زیاد آرپی جی باعث شد خون از گوش های حسین سرازیر شود 🔺ولی تانک‌های مدرن تی ۷۲ شکارشان بسیار مشکل بود و گلوله‌ها کمانه می‌کردند. 🔴🍃در عین حال حسین با تمام توان سعی خودش را می‌کرد، با شلیک حسین یک تانک منهدم شد و همه خوشحال شدند و آماده شد برای یک شلیک دیگر 🔺که یکباره موج انفجار حسین را به گوشه ای پرتاب کرد. 🌹🍃مقاومت همچنان ادامه داشت. صدای بیسیم برای بار آخر بگوش رسید و این بار حسین گفت: حاجی من دیگر غیر از خدا یاری ندارم، همه یا شهید شده‌اند یا مجروح؛ برای آخرین بار گلوله آرپی جی را آماده شلیک کرد. به روی خاکریز رفت 🔺ولی این بار تانک پیش دستی کرد و حسین قجه‌ای به شهادت رسید. 🟢🍃تا آن لحظه حسین قجه‌ای و معدود نیروهای قادر به رزم او توانسته بودند به مقاومت مؤمنانه و نابرابر خویش در مقابل یورش‌های پی در پی دو تیپ دشمن ادامه دهند. 🌷🌷وقتی نیروهای دو گردان تازه نفس لشکر 8 نجف اشرف به بچه‌های« گردان سلمان» رسیدند؛ حتی یک نفر از آنها هم زنده نمانده بود. حتّی خود حسین هم در آخرین لحظات به طور مظلومانه‌ای شهید شده بود. 🔴🍃مقاومت گردان‌های تیپ 27 به ثمر نشسته، حلقه محاصره شکسته شده و مواضع تیپ 27 در ایستگاه گرمدشت تثبیت ‌شده بود. و حفظ این سرپل مهم با مقاومت جانانه و فداکاری حسین و یارانش که مثل تنگه احد بود، 🔺سرانجام منجر به آزادسازی خرمشهر عزیز توسط رزمندگان اسلام گردید. 🌷🍃شادی ارواح مطهر شهدای عملیات الی بیت المقدس، فتح خرمشهر خصوصا شهید حسین قجه ای 🔺رحم الله من یقرء الفاتحة مع الصلوات 📗منبع: شیری، حجت، اطلس لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،1400، صفحه 62. https://eitaa.com/khoban72