🥀🤍فقال: يا بنىّ، أعطنى بعض تلك الصّحف الّتى فيها عبادة عليّ بن أبي طالب، عليه السّلام، فأعطيته، فقرأ فيها شيئا يسيرا، ثمّ تركها من يده تضجّرا، 🔺و قال: من يقوى [على‌] عبادة علىّ بن أبي طالب، عليه السّلام. [1] 💫🌻«فرمود حضرت صادق، عليه السلام: «به خدا قسم نخورد علىّ بن أبي طالب، عليه السلام، هرگز از دنيا حرامى تا از دنيا رفت، و عرضه نشد بر او دو امرى كه رضاى خداوند در آنها بود 🔺مگر آنكه آنچه شديدتر بود بر بدنش اختيار فرمود، 🥀🤍و نازل نشد بر رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله، شدتى هرگز مگر آنكه آن بزرگوار [او] را خواند براى اطمينانى كه به او داشت، و هيچكس در اين امّت عمل رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله، را طاقت نداشت غير از او، همانا عمل مى‌كرد عمل شخص ترسناك، گويى بين بهشت و دوزخ بود، 🔺اميد ثواب اين را و ترس عقاب آن را داشت. 💫🌻و هر آينه آزاد فرمود از مال [خود] هزار بنده در راه خدا و نجات از آتش- بندگانى كه با زحمت دست و عرق پيشانى تحصيل فرموده بود. و همانا قوت اهل بيتش را زيت و سركه و خرما قرار داده بود، و نبود لباسش مگر كرباس، 🔺و اگر آستين مباركش بلند مى‌آمد قيچى مى‌طلبيد و آن را قطع مى‌فرمود.» 🥀🤍و هيچكس شبيه‌تر نبود به او در اولاد گرامش از على بن الحسين (علیه السلام) در فقه و لباس. هر آينه وارد شد بر او حضرت باقر، عليه السلام، پسرش. پس ديد او را كه رسيده است از عبادت به حدى كه نرسيده است احدى ديگر: رنگش از بيدارى شب زرد شده، و سوخته شده بود چشمانش از گريه، و مجروح شده بود جبهه مباركش، و پاره شده بود بينى او از سجود، 🔺و ورم كرده بود ساقها و قدمهايش از ايستادن در نماز. 💫🌻و فرمود حضرت باقر، عليه السلام، نتوانستم خوددارى كنم از گريه وقتى كه او را بدين حال ديدم، پس گريه كردم براى ترحم به او، و آن حضرت مشغول تفكر بود. پس توجه فرمود به من بعد از لحظه‌اى از داخل شدن من، و فرمود: «اى فرزند، به من بده بعضى از آن صحيفه‌هايى را كه عبادت على بن ابى طالب، عليه السلام، در آن است. پس دادم به او. و قرائت فرمود در آن چيز كمى. پس از آن رها كرد آن را از دست مباركش با حال انضجار و غصّه و فرمود: 🔺«كى قوّت عبادت على بن أبي طالب، عليه السلام، را دارد؟» ⏪ ادامه دارد... 🥀پاورقی [1] ارشاد، ص 255- 256، «باب ذكر طرف من اخبار على بن الحسين (ع)».