👈 حکایت
معجزه حدیث کساء در شفای یک بیمار سرطانی...
#حکایت
#حدیث_کساء
▪️دستهایش میلرزید.
باید رضایتنامه را امضا میکرد.
دکتر گفته بود:
"امید زیادی به زنده ماندنشان نیست؛
نه همسرت، نه نوزادت."
رضایت داد.
با گریه آمد خانه.
ساعتی بعد تلفنش زنگ خورد.
از بیمارستان بود.
دلش ریخت...
-----------*✨🌹✨*----------
@Hamsaran_Beheshtii
-----------*✨🌹✨*-----------