💥جواب مصنّف نسبت به ادله محدّثین جواب از دلیل اوّل: گفتید فهم قرآن مخصوص پیغمبر و ائمّه علیهم السّلام است: مراد از کلمه قرآن در جمله «انّما یعرف القرآن من خوطب به» چیست؟ آیا مراد، تمام قرآن است یا اینکه مقصود کلّ جزء من القرآن است یعنی و لو یک آیه، یا حتّی بالاتر اگر صریح هم باشد ما نمیفهمیم؟ یکی از اشکالاتی که به آقایان اخباري است: این است که اگر شما به آن روایت تمسّک میکنید که ظواهر قرآن را از حجّیّت ساقط کنید باید در مورد مصرّحات قرآن هم کأنّ این حرف را بزنید که در نتیجه دست انسان از قرآن بهطور کلّی کوتاه شود یعنی را هم کسی نمیفهمد و فقط اهل بیت عصمت علیهم السّلام هستند « انّ اللّه علی کلّ شیء قدیر » ، لازمه بیان شما این است که معناي این است که: مجموعه کتاب را که در آن « انّما یعرف القرآن من خوطب به » که معناي آن را میفهمند مقصود از این جمله متشابهات و محکمات هست راسخون در علم و معصومین علیهم السّلام میفهمند. سؤال: آیا ابو حنیفه و قتاده همیشه به متشابهات قرآن تمسّک میکردند تا این روایت بگوید شما متشابهات قرآن را نمیفهمید، یا اینکه این دو اکثرا به ظواهر قرآن تمسّک میکردند، یا اینکه این دو استقلالا به قرآن و عمومات و اطلاقات آن تمسّک میجستند و دیگر کاري نداشتند که مثلا آیا در مورد فلان آیه تخصیص یا تقییدي از معصومین صادر شده است یا نه؟ روایات رادعه مقصودش این است که شما در مراجعه به قرآن استقلال ندارید. و ما که میگوئیم ظواهر قرآن حجّت است به این معنا است که: اگر به کتاب تفسیر مراجعه کردیم و تفحّص نمودیم و روایت صحیحی که دالّ بر خلاف ظاهر فلان آیه باشد، پیدا نکردیم، در این صورت میتوان به ظواهر و عمومات و اطلاقات قرآن تمسّک کرد کما اینکه در قوانین مملکتی اگر انسان به عموم و اطلاقی برخورد کند بعد از فحص و یأس از وجود مخصّص و مقیّد میتواند به ظواهر آن قوانین عمل کند و قبل از فحص صحیح نیست که به ظواهر آنها عمل نماید. البتّه روایات فراوانی داریم که ما را مکلّف میکند که به قرآن رجوع کنیم. و در بعضی از روایات هست که مثلا چرا فلان مسئله را سؤال میکنید چون در خود قرآن حکم آن هست. و اما الثانیۀ، فلأن احتواءه علی المضامین العالیۀ الغامضۀ لا یمنع عن فهم ظواهره المتضمنۀ للأحکام و حجیتها، کما هو محل الکلام جواب از دلیل دوّم: در دلیل دوّم شما گفتید قرآن مطالب شامخی دارد که ما نمیفهمیم. ] بله قرآن مطالب عالی و شامخی دارد که دست ما از فهم آنها کوتاه است و شاید آن متشابهاتش باشد. بله، ما مقصود از آیه: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَۀَ عَلَی السَّماواتِ ... را نمیفهمیم آیا این دلیل برآن است که ما معانی آیات الاحکام قرآن را هم نفهمیم؟ آیا این دلیل برآن است که ما معناي احلّ اللّه البیع 85 ] را هم نفهمیم؟ خیر- هدف ما بیشتر تمسّک به آیات الاحکام قرآن است که جنبه عملی هم دارد، و معنا ندارد کسی ادّعا کند که دست ما به معانی آن نمیرسد زیرا احکام قرآن براي عمل کردن است. و اما الثالثۀ، فللمنع عن کون الظاهر من المتشابه، فإن الظاهر کون المتشابه هو خصوص المجمل، و لیس بمتشابه و مجمل جواب از دلیل سوّم: در دلیل سوّم گفتید که خود کلمه «متشابه» هم متشابه است و ... قبول نداریم که خود مفهوم متشابه، تشابه داشته باشد. متشابه یعنی آن کلامی که مراد از آن معلوم نباشد (و یک اضافهاي هم دارد که خواهیم گفت) و در ظواهر قرآن، معنا روشن است و لو در مورد ظواهر، انسان قاطع نیست ولی از نظر عرف که اتکاء به ظواهر میکند مراد را مجهول نمیبیند. و اما الرابعۀ، فلأن العلم إجمالا بطرو إرادة خلاف الظاهر، إنما یوجب الإجمال فیما إذا لم ینحل بالظفر فی الروایات بموارد إرادة خلاف الظاهر بمقدار المعلوم بالإجمال. مع أن دعوي اختصاص أطرافه بما إذا تفحص عما یخالفه لظفر به، غیر بعیدة، فتأمل جیدا