روایت مبارزه با نفس☺️ اول فکرش رو نمی کردم منم همچین کارایی انجام بدم!!😎 کلا من آدمی بودم که حوصله شلوغ کردن دور و برم رو نداشتم😒 و همیشه هم نایلون‌هایی پر از زباله از خونه‌مون میومد بیرون😶 تا اینکه یه روز نشستم سنگامو با خودم وا کندم و گفتم این چه وضعشه که درست کردی!!😡 البته اولش فقط امر به معروف میکردم که بقیه انجام بدن😐 از قضا یه روز که داشتم مامانم رو توجیه میکردم بابام برگشت گفت چرا خودت انجام نمیدی😑 و من 😔 و این شروعی شد برای زباله کمتر= زندگی بهتر و اینم بگم که به محض اینکه میوه میخوریم، پوست های میوه میرن به سمت بالکن جهت و 🐂 @khoshkalee 🌿