تأملی در خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در بازار کوفه بخش دوم: گویا علی علیه السلام خطبه می‌خواند در یک چنین شرائط بحرانی،ناگهان این خورشید عظمت طلوع میکند؛همان لحنی را به کار می‌برد که پدرش امیرالمؤمنین بر روی منبر خلافت در مقابل امت خود به کار می‌برد؛همان جور حرف میزند؛با همان جور کلمات،با همان فصاحت و بلاغت،با همان بلندی مضمون و معنا: یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل ای خدعه‌گرها،ای کسانی که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنباله‌رو اسلام و اهل‌بیت هستید؛اما در امتحان اینجور کم آوردید،در فتنه اینجور کوری نشان دادید. هل فیکم الّا الصلف و العجب و الشنف و الکذب و ملق الاماء و غمز الاعداء شما رفتارتان،زبانتان با دلتان یکسان نبود.به خودتان مغرور شدید،خیال کردید ایمان دارید و همچنان انقلابی هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید در حالی که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهده‌ی مقابله‌ی با فتنه بربیائید،نتوانستید خودتان را نجات دهید. مثلکم کمثل الّتی نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا مثل آن کسی شدید که پشم را میریسد،تبدیل به نخ میکند،بعد نخها را دوباره باز میکند،تبدیل میکند به همان پشم یا پنبه‌ی نریسیده.با بی بصیرتی،با نشناختن فضا،با تشخیص ندادن حق و باطل،کرده‌های خودتان را،گذشته‌ خودتان را باطل کردید.ظاهر،ظاهر ایمان،دهان پر از ادعای انقلابیگری؛اما باطن،باطن پوک، باطن بی مقاومت در مقابل بادهای مخالف.این، آسیب‌شناسی است. رهبر معظم انقلاب ۸۹/۲/۱ خوانش آثار ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال «مأوا» بپیوندید: @khoshneviszadeh