آنکه با مرحبیان پنجه درافکند علی‌ست در دل جنگ، ابر مرد برومند علی‌ست از سر مأذنه آن سلسله‌جنبان که زده رشته‌ی مهر به جان همه پیوند علی‌ست بر زمینی که بیابان پریشانی‌هاست رحمت واسعه و بارش یک‌بند علی‌ست خِرَد و خیر و خوشی، خرمّی و خرسندی نور و آیینه و آب و گل و لبخند علی‌ست باغبانی که به دستان عطوفت بارش ریشه‌ی عشق در این خاک پراکند علی‌ست آیه‌ی أَنْفُسَنَا آمده با نصِ صریح که هر آنچه ز نبی گفته و گویند علی‌ست شأنِ تطهیر و أُولِي الْأَمْر و ذَوِی‌الْقُربیٰ هم به حسین و حسن و فاطمه سوگند علی‌ست نه ملک می‌شود‌ش خواند ونه آدم، نه خدا که تمام آینه‌ی نور خداوند علی‌ست ✍️