بود و توی اتاقش عکس امام خمینی رو نصب کرده بود ، خیلی ها می‌گفتند: اگه رئیس بیمارستان ببینه برخورد بدی باهات میکنه. اما فوزیه عکس رو برنداشت. یه روز رئیس بیمارستان که بعداً به خارج از کشور فرار کرد ، برای سرکشی اومد و متوجه عکس امام توی اتاق فوزیه شد و با عصبانیت دستور داد که عکس رو از روی دیوار بردارد. اما فوزیه گفته بود: اتاق متعلق به من است و هر عکسی رو که بخواهم در آن آویزان می‌کنم. رئیس بیمارستان هم فوزیه رو تهدید به کسر یکماه از حقوقش کرد. اما فوزیه حرفش یک کلام بود: اگه اخراج هم بشم ، عکس رو برنمیدارم... « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » کپی از مطالب؟! کاملا آزاد @Kocheh_Shohada