یکی‌از کارهایی کھ من خیلـے بہ آن توجھ داشتم انتقال مجروحین و شُهدا از منطقھ به عقب بود، با این کار می‌خواستم مرهمی بر درد های مادران‌وخانواده‌های رزمندگان باشم (:💔 در عملیات والفجر مقدماتـے پنج‌روز به‌همراه بچه‌های گردان‌کمیل و حنظلہ در کانال های فکه مقاومت کردیم اما تسلیم نشدیم🙅🏻‍♂❗️ سرانجام در۲۲ بَهمن سالِ ۱۳۶۱ بعداز فرستادن‌بچه‌های‌باقی‌مانده‌به‌عقب ، تنهایِ‌تنها با خُدا همراه شدم‌و‌عملیات که تمام شد دیگر از من خبری نبود ! نھ تنها از من،از بسیاری از همرزمانم هم خبری نبود🥀' تمام شُهدای کانال‌ کمیل و حنظلھ زیر آسمان‌فکہ ماندند و بیشرشان گمنام نام گرفتند .