💠غزل شمارهٔ ۶۳۲- دیوان شمس
◽️عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
◾️عید آمد ای مجنون غلغل شنو از گردون
کان معتمد سدره از عرش مجید آمد
◽️عید آمد ره جویان رقصان و غزل گویان
کان قیصر مه رویان زان قصر مشید آمد
◾️صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بیمثل و ندید آمد
◽️زان قدرت پیوستش داوود نبی مستش
تا موم کند دستش گر سنگ و حدید آمد
◾️عید آمد و ما بیاو عیدیم بیا تا ما
بر عید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد
◽️زو زهر شکر گردد زو ابر قمر گردد
زو تازه و تر گردد هر جا که قدید آمد
◾️برخیز به میدان رو در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
◽️غمهاش همه شادی بندش همه آزادی
یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد
◾️من بنده آن شرقم در نعمت آن غرقم
جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد
◽️بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبر کن از گفتن چون صبر کلید آمد
📱 آدرس سایت و شبکههای اجتماعی👇
🌐
https://yek.link/komeilyir/
◦◉✿
#مرکز_انوار_توحید ✿◉◦◦