☄ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت میکنم
تو کعبهای هرجا روم قصد مقامت میکنم
☄هر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظری
شب خانه روشن میشود چون یاد نامت میکنم
☄گه همچو باز آشنا بر دست تو پر میزنم
گه چون کبوتر پرزنان آهنگ بامت میکنم
☄گر غایبی هر دم چرا آسیب بر دل میزنم
ور حاضری پس من چرا در سینه دامت میکنم
☄دوری به تن لیک از دلم اندر دل تو روزنیست
زان روزن دزدیده من چون مه پیامت میکنم
☄ای آفتاب از دور تو بر ما فرستی نور تو
ای جان هر مهجور تو جان را غلامت میکنم
☄من آینه دل را ز تو این جا صقالی میدهم
من گوش خود را دفتر لطف کلامت میکنم
☄در گوش تو در هوش تو و اندر دل پرجوش تو
اینها چه باشد تو منی وین وصف عامت میکنم
☄ای دل نه اندر ماجرا میگفت آن دلبر تو را
هرچند از تو کم شود از خود تمامت میکنم
☄ای چاره در من چارهگر حیران شو و نظارهگر
بنگر کز این جمله صور این دم کدامت میکنم
☄گه راست مانند الف گه کژ چو حرف مختلف
یک لحظه پخته میشوی یک لحظه خامت میکنم
☄گر سالها ره میروی چون مهرهای در دست من
چیزی که رامش میکنی زان چیز رامت میکنم
☄ای شه حسام الدین حسن میگوی با جانان که من
جان را غلاف معرفت بهر حسامت میکنم
🆔
@komeilyir