🌷
#هر_روز_با_شهدا🌷
#او_میتوانست....
#اما...!
🌷شب عملیات پاوه، احتمال میرفت که پاوه سقوط کند، اصغر یک تعداد لباس کردی به پاسگاه آورد. خطاب به نیروهایش گفت: «هر کسی که میخواهد میتواند لباس کردی بپوشد و برود.» یکی از نیروها از دانشجویان فیزیک دانشگاه تهران بود. اصغر اصرار کرد که او برود و میگفت «در آینده، ما به افراد متخصصی همچون تو نیاز داریم.» آن دانشجو قبول نکرد و در عملیات شرکت کرد و به شهادت رسید.
🌷تمام نیروهای وصالی کنارش ماندند و اکثرشان هم شهید شدند. حدود ۲۰ نفر از نیروهای سپاه و باقی از مردم کرد بودند. از این جمع حدود هشت نفر زنده ماندند. شب عملیات پاوه همچون شب عاشورا شده بود. بعد از ازدواج، من و اصغر بسیار به مزار شهدا میرفتیم و او برایم از رشادت نیروهایش در عملیات میگفت. اصغر وصالی اهل پشت میز نشستن و عافیتطلبی نبود.
🌷او میتوانست در تهران بماند و در امنیت باشد، اما وقتی شرایط کردستان را شنید، به کردستان رفت. او و گروهش دومین گروهی بودند که وارد کردستان شدند. زمانی هم که جنگ شروع شد، بنابر نیاز و شرایط در منطقه ماند. جنگ در مناطق عملیاتی کردستان، بسیار دشوار بود. در آن شرایط هم راضی نشد از کردستان به مناطق عملیاتی جنوب برود تا کمی از مسئولیتهایی که بر دوش داشت، کاسته شود.
🌹خاطره ای به یاد سردار شهید علیاصغر وصالی طهرانیفرد فرمانده دستمال سرخهای پاوه که در چهلمین روز شهادت برادرش شهید اسماعیل وصالی طهرانیفرد کبوتر آسمانها شد.
#راوی: خانم مریم کاظمزاده (تنها خبرنگار خانمی که سال ۵۸ برای تهیه گزارش از استان کردستان و شهر پاوه به آن منطقه رفته بود.)
منبع: سایت خبر آنلاین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯