از توی خرابه‌های شام، صدایی یه کودک به‌گوش می‌رسید. همه اونایی که در میون اسرا بودن، می‌دونستن که این صدای رقیه، دختر کوچک امام حسینه. اون حالا از خواب بیدارشده‌بود و سراغ پدرش رو می‌گرفت. او انگار خواب پدرش رو دیده‌بود. اون وقت یزید، کسی که دستور داده‌بود امام حسین و یارانش رو به‌شهادت برسونن، دستورداد سر امام حسین علیه السلام رو به دختر کوچولو نشون بدن. وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیه السلام رو دید، با فریادوناله خودشو روی سر بریده پدرش انداخت و همون‌جا، روحش به‌سوی آسمون آبی پرواز کرد. سلام ما به روح بلند او ایتا https://eitaa.com/koodakAliAsghar واتساپ https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT