🧔🏻♂روزی بود و روزگاری. مردی بود و ماری. مار در خرابه ای خانه داشت.
🐍مرد هم که هر از گاهی از اونجا رد می شد مار رو می دید که از سوراخش بیرون می آید و گشتی می زنه و برمی گرده مرد که هر روز مار رو می دید، کم کم از او خوش اش اومد و با مار دوست شد.
🔎موضوعات قصه
#مار
#دوستی
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸
@koodak_iranseda
🔸
@koodak_iranseda