📚
#قصه_شب
💧«آب بازی عجیب»💧
✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد
🔶مناسب سن ۴ سال به بالا
📌هدف قصه: آشنایی کودکان با کرامات اهل بیت علیهم السلام به خصوص امام حسن عسکری علیه السلام.
🔶 شهر سامرا مثل همیشه شلوغ و پررفت وآمد بود؛ صدای زنگوله شترها و همهمه مردم، توی کوچه و بازار به گوش می رسید. هوا گرم بود و خورشید وسط آسمون میدرخشید. توی یکی از کوچههای شهر، خونه امام هادی علیهالسلام بود. خونهای که هرکسی حق نداشت به این راحتی وارد اون بشه؛ چون متوکل عباسی، پادشاه ظالم و بدجنس اون زمان، دستور داده بود هرکسیکه به خونه حضرت بره و بیاد دستگیر بشه.
♦️ اون خیلی میترسید که امام دهم با کمک شیعیان و دوستانشون پادشاهیش رو ازبین ببرن و نابودش کنن، برای همین همیشه چند تا مامور مخفی رو گذاشته بود تا مراقب خونه امام باشن و آدمهایی که به دیدنشون میان رو خوب زیر نظر بگیرن تا بعدا دستگیر و زندانی کنن؛ برای همین بیشتر وقتها امام هادی علیهالسلام توی خونه خودشون زندانی بودن.
🔷 وقت اذان ظهر بود و مثل همیشه از گلدستههای مسجد شهر، صدای دلنشینی به گوش میرسید؛ ولی اون روز یه روز معمولی نبود، چون قرار بود یه اتفاق عجیب وغریب بیفته، اما کسی ازش خبردار نبود.
📎
#قصه_شب
📎
#کودکانه
═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═
#کودکان_آمر
#آمر_کوچولو_تربیت_کنیم
┏━━━👼🏻🌙━━━┓
@koodakan_Amer
┗━━━👼🏻🌙━━━┛
👈🏻در تبلیغ کانال ما
رسانه باشید📲